استراتژی روند

در نهایت نکته مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که در تریدینگ رنج ها اندیکاتور ها به درستی عمل نمیکنند و شما را سر در گم می کنند
استراتژی معاملاتیِ حمایت و مقاومت (با نایل فولر)
سطوح حمایت و مقاومت، سطوح افقی قیمتی هستند که از طریق وصل کردن استراتژی روند سقف ها (یا کف ها) شکل میگیرند و سطوح افقی را روی چارت شکل میدهند.
سطوح حمایت و مقاومت زمانی شکل میگیرند که پرایس اکشن برمیگردد و تغییر جهت میدهد.
بدین ترتیب یک سقف یا کف (سوئینگ) شکل میدهد. سطوح حمایت و مقاومت میتوانند منجر به شکل گیری دامنه معاملاتی شوند (همانند چارت زیر).
همچنین این سطوح را در روند نیز میتوان دید که بازار اصلاح میشود و نقاط سوئینگ شکل میدهد.
اکثر اوقات، قیمتها به سطوح حمایت و مقاومت احترام میگذارند. به عبارت دیگر این سطوح، قیمتها را نگه میدارند تا اینکه این سطوح شکسته شوند.
در چارت زیر میبینیم که سطوح حمایت و مقاومت توانسته اند قیمتها را در درون یک دامنه معاملاتی نگه دارند.
دامنه معاملاتی، ناحیه ای است که قیمتها بین دو خط موازیِ حمایت و مقاومت قرار گرفته اند؛ همانند زیر.
یعنی در دامنه معاملاتی، قیمتها بین سطوح حمایت و مقاومت در نوسان هستند.
همانطور که در چارت زیر مشخص است، قیمتها سقف دامنه معاملاتی را شکسته اند و از سطح مقاومت بالاتر رفته اند.
سپس برگشته و سطح مقاومت قدیمی را تست میکنند که این سطح، توانسته قیمتها را حفظ کند و همانند حمایت عمل کرده است.
استراتژی معاملاتیِ حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت به روش دیگری هم شکل میگیرند، یعنی از طریق سوئینگ های شکل گرفته در روند.
وقتی بازار در روند است، اصلاح صورت میگیرد. اصلاح بازار منجر به شکل گیری نقاط سوئینگ میشود؛ که در روند صعودی منجر به شکل گیری سقف و در روند نزولی منجر به شکل گیری کف میشود.
در روند صعودی، قیمتها سقفی را میشکنند و بعد آن را تست کنند. پس در روند صعودی، سقف های قبلی همانند سطوح حمایت عمل میکنند.
عکس این حالت در روند نزولی صدق میکند. یعنی قیمتها کف را میشکنند و بعد آن را تست میکنند.
پس در روند صعودی، کف ها قبلی همانند سطح مقاومت عمل میکنند.
در شکل زیر یک روند نزولی داریم و بازار، سوئینگ های قبلی را تست کرده است.
وقتی بازار برمیگردد که سطح حمایت قبلی را تست کند، این سطح به عنوان مقاومت عمل میکند و اکثر اوقات میتواند قیمتها را نگه دارد.
نقطه مناسب برای ورود جایی است که قیمتها برمیگردند و نقاط سوئینگ را تست میکنند (مثلا سیگنال فروش پین بار را در چارت زیر میبینیم).
چون وقتی روند به این نقاط برمیگردد، احتمالا ادامه میابد. پس نقطه مناسبی برای ورود است چون ریسک کم و بازدهی بالایی دارد.
چگونه سیگنال های پرایس اکشن را در سطوح حمایت و مقاومت معامله کنیم؟
سطوح حمایت و مقاومت، بهترین دوستِ یک معامله گرِ هستند.
وقتی سیگنال ورودِ پرایس اکشن در ناحیه کلیدی حمایت و مقاومت شکل میگیرد، آنگاه احتمال موفقیت معامله بسیار بالا خواهد بود.
سطوح کلیدی جای مناسبی برای ایست ضرر است و در این سطوح، احتمال چرخش بازار زیاد است.
پس معمولا در سطوح کلیدی حمایت و مقاومت، نسبت ریسک-بازدهی خوبی شکل میگیرد.
سیگنال ورود پرایس اکشن (مانند پین بار و یا سایر سیگنال ها)، این حالت را تایید میکند که ممکن است قیمتها از سطوح حمایت و مقاومت دور شوند.
در شکل زیر، سطح کلیدی مقاومت داریم که استراتژی فیکی نیز در این سطح شکل گرفته است.
ستاپ فیکی نشان میدهد که قیمتها با شدت زیادی برگشته اند و همچنین یک شکست ناکام نیز در سطح مقاومت شکل گرفته است.
بنابراین بعد از شکل گیری این سیگنال، احتمال نزولی شدن قیمتها بسیار زیاد است.
در شکل زیر یک روند صعودی داریم و نحوه معامله با پرایس اکشن در سطح حمایت مشخص شده است.
هر وقت سیگنال خرید پین بار داشته باشیم(که در اینجا دو تا پین بار داریم)، آنگاه روند صعودی آماده است که به حرکت خود ادامه دهد و از سطح حمایت بالاتر برود.
استراتژی معاملاتیِ حمایت و مقاومت
در شکل زیر بررسی میکنیم که وقتی بازار در روند است، آنگاه سوئینگ قبلی به عنوان سطح حمایت و مقاومت عمل میکند.
بنابراین باید به این سطح دقت کنیم تا شاید سیگنال پرایس اکشن برای ورود شکل بگیرد.
در اینجا یک روند صعودی داریم و سوئینگ سقف هم تبدیل شده است به سطح حمایت.
در اینجا میبینیم که قیمتها برگشته اند تا مجدد این سطح را تست کنند و در همانجا یک پین بار شکل گرفته است که سیگنال خرید میباشد.
پس میتوانیم در این سطح تلاقی، مجدد وارد روند صعودی بشویم.
در شکل زیر میبینیم که در سمت چپ، سوئینگ کف در روند نزولی شکل گرفته است.
همانطور که مشخص است این سطح برای چند ماه بعد، معتبر باقی مانده است.
حتی وقتی که روند نزولی تبدیل شده است به روند صعودی، این سطح هچنان معتبر است.
در ابتدا که قیمتها این سطح را به سمت پایین شکسته اند، این سطح عملکرد مقاومت را دارد.
اما وقتی که این سطح مقاومت شکسته شد و روند صعودی شکل گرفت، این سطح عملکرد حمایت را داشته است. و در همینجا میبینیم که سیگنال خرید “پین بار-فیکی” شکل گرفته است.
نکات مربوط به حمایت و مقاومت:
۱-در رسم سطوح حمایت و مقاومت خیلی ریزبین نشوید و هر سطح کوچکی را رسم نکنید.
فقط سعی کنید سطوح کلیدی را رسم کنید. همان سطوحی که در چارتهای بالا شمخص شده است.
چون سطوح کلیدی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند.
۲-سطوح حمایت و مقاومتی که رسم میکنید، کاملا به صورت دقیق از سقف ها و کف ها استراتژی روند نیمگذرد.
گاهی اوقت ایرادی ندارد که این خطوط کمی پایینتر از سقفِ شمع یا کمی بالاتر از کفِ شمع رسم شوند.
نکته مهم این است که رسم این خطوط، نیازمند یک علم دقیق نیست. بلکه برای اینکار به مهارت و هنر نیاز داریم که از طریق تجربه و تمرین به آن میرسید.
۳-هر وقت شک داشتید که آیا باید بر اساس سیگنال پرایس اکشن ورود کنید یا نه، آنگاه از خود بپرسید که آیا این سطح کلیدیِ حمایت و مقاوت است؟
اگر سیگنال مورد نظر در سطح کلیدی حمایت و مقاومت شکل نگرفته باشد، آنگاه بهتر است که آن سیگنال را نادیده بگیرید.
۴-اگر استراتژی های پرایس اکشن(مانند پین بار، فیکی و یا اینساید بار) در سطح تلاقیِ حمایت و مقاومت شکل بگیرند، آنگاه احتمال موفقیت آنها بیشتر است.
استراتژی Trend Trading چیست و چطور باعث موفقیت در ترید میشود؟
معاملهگری در بازار ارزهای دیجیتال از راه خرید و فروش بیت کوین و اتریوم و سایر آلتکوینها، یکی از راههای کسب درآمد از بازار رمز ارزهاست. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، ابزارهایی برای ارزیابی دقیقتر قیمتها در بازار هستند. در این مقاله قصد داریم درباره یکی از مشهورترین استراتژیهای ترید به نام Trend Trading صحبت کنیم. این روش در بازارهای بورس و فارکس مورد استفاده قرار گرفته و بازدهی مناسبی برای معاملهگران داشته است. اکنون میخواهیم چگونگی استفاده از این روش را در بازار ارزهای دیجیتال شرح دهیم.
روند در بازارهای مالی و Trend Trading
پیش از آن که بخواهیم به معرفی روش Trend Trading بپردازیم، ابتدا لازم است به معرفی روند بپردازیم. روند در بازارهای مالی چه معنایی دارد؟
تمامی بازارهای مالی مثل بازار سهام، جفت ارزها، کالاها و بازار رمز ارزها همواره دارای روند هستند؛ در واقع قیمتها همواره در یک روند قرار دارند. روند در بازارها به سه دسته کلی تقسیم میشود: روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی.
روند صعودی زمانی در بازار حاکم است که قیمت یک دارایی افزایش یابد. بازار افزایشی یا بازار گاوی اسامی دیگری است که برای این نوع بازارها استفاده استراتژی روند میشود. در چنین بازاری فشار خرید بالاست و تقاضا بر عرضه غالب شده است. در چنین مواقعی اصطلاحا گفته میشود که کنترل بازار به دست خریداران افتاده است.
روند نزولی دقیقا برعکس روند صعودی است و این روند زمانی در بازار وجود دارد که در آن، قیمت دارایی کاهش یابد. بازار ریزشی و بازار خرسی اسامی دیگری هستند که برای این نوع روند استفاده میشود. در چنین مواقعی فشار فروش در بازار بالاست و عرضه بر تقاضا غالب شده است. در چنین مواقعی اصطلاحا گفته میشود که کنترل بازار به دست فروشندگان افتاده است.
اما زمانهایی در بازار وجود دارد که قیمت تغییرات زیادی نداشته و در یک بازه قیمتی مشخص، نوسان میکند؛ به چنین روندی در بازار، روند خنثی گفته میشود؛ روند ساید یا روند افقی نیز دیگر اسامی هستند که برای چنین بازارهایی مورد استفاده قرار میگیرند.
پس از این مقدمه به سراغ معرفی این روش خرید و فروش رفته و درباره استراتژی Trend Trading صحبت خواهیم کرد.
استراتژی ترید در جهت روند یا Trend Trading چیست؟
جمله مشهوری در تحلیل تکنیکال وجود دارد: روند دوست شماست؛ همواره در جهت روند معامله کنید.
این جمله اشاره به این موضوع دارد که هیچگاه نباید با روند حاکم بر بازار جنگید و در خلاف جهت آن معامله کرد. روش Trend Trading همین ایده را پیادهسازی میکند.
در این روش از ابزارهای مختلف تحلیلی به جهت شناسایی روند حاکم بر بازار استفاده میشود. این استراتژی معاملاتی محدود به تایم فریم خاصی نمیشود؛ از این روش میتوان در معاملات کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت استفاده کرد. همچنین در نمودارهای ساعتی نیز این استراتژی قابل استفاده است؛ از این جهت هیچ محدودیت زمانی برای این روش وجود ندارد.
نکته دیگری که در این استراتژی وجود دارد این است که نیازی نیست هر ساعت و هر روز قیمت را چک کنید؛ ایده اصلی این روش، خرید در محدوده حمایت و فروش در محدوده مقاومت است؛ این که قیمت چگونه این مسیر را طی خواهد کرد، اهمیتی ندارد.
ایده کلی این روش استراتژی روند این است که روند حاکم بر بازار را شناسایی کن و در همان جهت معاملات خود را انجام بده. اگر روند صعودی بود، خرید و در صورتی که روند نزولی است اقدام به فروش دارایی کن. اما چطور باید روند حاکم بر بازار را شناسایی کرد؟
شناسایی روند بازار در Trend Trading
استراتژی Trend Trading به هدف ورود به بازار در ابتدای یک روند و خروج از آن در انتهای همان روند طراحی شده است. برای شناسایی روند بازار در تحلیل تکنیکال ابزارهای زیادی وجود دارد؛ اندیکاتورها و اسیلاتورها و همچنین استفاده از تکنیکهای پرایس اکشن در این روش معاملاتی استفاده میشود.
تمام کاری که باید در این روش انجام داد، شناسایی روند بازار و معامله در همان جهت است. این معامله تا زمانی که نشانههای بازگشت در روند ظاهر نشود، ادامه خواهد داشت. یکی از المانهای این روش معاملاتی تنظیم حد ضرر برای تمامی معاملات است؛ اگر در یک روند صعودی وارد بازار شدهاید، حد ضرر معامله، ایجاد یک کف جدید در قیمتی پایینتر از کف قبلی است. برعکس زمانی که در یک روند نزولی وارد بازار شدهاید، حد ضرر معامله ایجاد یک سقف جدید در قیمتی بالاتر از سقف قبلی است.
پرایس اکشن و استراتژی Trend Trading
در صورتی که از روش پرایس اکشن یا رفتار قیمت استفاده میکنید، زمانی که خط روند یا کانال نزولی شکسته شود، روند صعودی آغاز شده و باید در این محدوده وارد بازار شد؛ تا زمانی که قیمت در یک روند صعودی باقی بماند، نباید پوزیشن معاملاتی بسته شود و به محض مشاهده نشانههای نزولی شدن بازار، باید از بازار خارج شد.
این نشانه میتواند شکست خط روند صعودی یا ظهور یک الگوی معکوس باشد. استفاده از الگوهای نموداری کلاسیک مانند الگوهای دو قله و دو دره، الگوی سرو شانه، الگوی مثلث، پرچم و غیره نیز میتواند در استراتژی معاملاتی Trend trading مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور و اسیلاتورها در روش Trend Trading
اندیکاتورها و اسلاتورها نیز میتوانند در این روش مورد استفاده قرار گیرند. اندیکاتور میانگین متحرک – Moving Average – یکی از این اندیکاتورهاست.
بدین منظور باید از دو اندیکاتور میانگین متحرک با دو دوره زمانی متفاوت استفاده کرد؛ مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه و میانگین متحرک ۲۰۰ روزه. تقاطع این دو میانگین متحرک نقطه ورود و خروج تریدر خواهد بود. برای مثال، زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به طرف بالا قطع کند (تقاطع طلایی) نشاندهنده آغاز روند صعودی است و میتواند در این قیمت وارد بازار شد.
زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به سمت پایین قطع کند (تقاطع مرگ) نشان دهنده آغاز روند نزولی است و باید در این قیمت از بازار خارج شد. خرید و استراتژی روند فروش به این روش و با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک یکی از روشهای خرید و فروش بر اساس استراتژی Trend Trading است.
استفاده از استراتژی Trend Trading در خرید و فروش بیت کوین
همانطور که در بالا اشاره شد، برای استفاده از این روش میتوانیم از ابزارهای متفاوتی استفاده کنیم. نقطه مشترک تمامی این ابزارها، شناسایی روند فعلی بازار و همراه شدن با آن است.
تفاوتی ندارد از چه ابزاری استفاده میشود، تنها نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که تا زمانی که نشانههای تغییر روند فعلی ظاهر نشده است، از ترید خارج نشوید تا از تمامی پتانسیل یک روند استفاده کنید. در اینجا برای نمایش این روش معاملاتی، مثالی از این استراتژی در نمودار بیت کوین را نشان خواهیم داد. لازم به ذکر است که در این مثال از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده شده و هدف آموزش این ابزارها نیست.
در تصویر بالا نمودار قیمت بیت کوین در تایمفریم روزانه انتخاب شده است. در این نمودار، شاهد شکلگیری یک خط روند نزولی هستیم. تا زمانی که قیمت در زیر این خط روند قرار دارد، روند نزولی است.
مطابق استراتژی Trend Trading نباید فعلا در چنین شرایطی اقدام به خرید کرد؛ بلکه باید منتظر ماند تا قیمت بتواند خط روند نزولی خود را شکسته و در بالای این خط روند بسته شود. زمانی که این اتفاق افتاد، وارد بازار شده و خرید بیت کوین را انجام میدهیم.
حد ضرر این خرید را زیر خط روند نزولی قرار میدهیم. به عبارتی اگر قیمت مجددا به زیر خط روند بازگردد، شکست خط روند نامعتبر بوده و روند نزولی همچنان ادامه خواهد داشت. تا اینجا قیمت خرید و حد ضرر مشخص است. برای استراتژی روند انتخاب نقطه خروج به تصویر زیر توجه کنید.
همانطور که در تصویر بالا مشخص است، تا زمانی که قیمت در بالای خط روند صعودی قرار دارد، میتواند در معامله باقی ماند و اصلاحات قیمت نباید باعث خروج از بازار شود. قیمت همچنان در یک روند صعودی قرار دارد، لذا با روند باقی مانده و تا زمانی که روند صعودی به پایان نرسیده است، معامله خود را باز نگهداری میکنیم.
در نهایت با شکست خط روند صعودی، روند مطلوب ما به پایان رسیده و باید از بازار خارج شد. این نقطه، نقطه خروج معامله است.
همانطور که در تصویر بالا نشان داده شده است، خرید و فروش با استفاده از این استراتژی معاملاتی سود ۲۵ درصدی را به ارمغان آورده است.
سخن پایانی
بر اساس شخصیت هر فرد، روشهای معاملاتی گوناگونی معرفی شده است.
روش Trend Trading یکی از بهترین روشها برای افرادی است که صبر زیادی در بازار دارند؛ همچنین برای افرادی که زمان کافی برای حضور همیشگی در بازار را ندارند و یا نخواهند مدام قیمتها را چک کنند، این روش پیشنهاد مناسبی است. مخصوصا در مورد بازار ارزهای دیجیتال به دلیل تمام وقت بودن آن و همچنین نوسانات شدیدی که در آن امری عادی است، استفاده از این روش آرامش خاطر بیشتری را برای تریدر فراهم میکند.
صفر تا صد استراتژی معاملاتی همراه با یک مثال آموزشی
در گذشته در مورد مفهوم استراتژی و ضرورت داشتن استراتژی برای هر معاملهگر توضیحاتی را ارائه کردیم و در ارادامه قصد داریم تا در قالب یک مثال آموزشی به بررسی تمام موارد ارائه شده بپردازیم. هدف ما از ارائه این مثال آموزشی، درک هرچه بهتر نکات گذشته میباشد و همچنین این مژده را استراتژی روند به شما میدهیم که با مطالعه این مطلب میتوانید پاسخ بسیاری از سوالات احتمالی خود را دریافت کنید.
یک استراتژی ساده آموزشی ( تعادل میانگینها )
این استراتژی معاملاتی بر پایه اندیکاتورها طراحی شده است و ضمن سادگی، نتایج نسبتا قابل قبولی نیز داشته است. در این استراتژی از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلند مدت به همراه دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده شده است. اما این استراتژی به چه صورت عمل میکند؟
شرط اول این استراتژی ایجاد یک تقاطع بین دو میانگین متحرک ۲۶ روزه و ۱۳ روزه میباشد. زمانی که میانگین متحرک نمایی ۱۳ روزه بالاتر از میانگین متحرک ۲۶ روزه قرار گرفت و همچنین نمودار قیمت نیز بالاتر از هر دوی این خطوط قرار گیرد شرط نخست ما اتفاق افتاده است.
شرط دوم این استراتژی را اندیکاتور مکدی تعیین میکند. زمانی که خط مکدی (MACD Line) و خط سیگنال (Signal Line) در ناحیه زیر صفر به نحوی تقاطع ایجاد کنند که خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند یا به عبارت دیگر اندیکاتور مکدی از ناحیه زیر صفر سیگنال خرید صادر کند در این حالت شرط دوم نیز برقرار شده است.
بعد از بررسی استراتژی نحوه اجرا و پیاده سازی آن بسیار مهم و حیاتی میباشد؛ دقیقا رعایت نکاتی حائز اهمیت که به شما کمک میکنند تا همیشه در بازارهای سرمایهگذاری زنده بمانید و فعالیت مستمر داشته باشید.
ابتدا شرایط زمانی، شرایط روحی و میزان ریسک پذیری خود را در نظر میگیریم و کاملا با خود صادق هستیم و آماده میشویم تا به سوالات مهمی پاسخ دهیم.
یک قلم و یک کاغذ آماده میکنیم و سوالات را با پاسخهای شفاف بر روی آن مینویسیم. توجه داشته باشید که پاسخگویی به سوالات میبایست کاملا شفاف باشد و از ارائه پاسخهای دو پهلو خودداری کنید. همچنین تمام سوالات میبایست پیش از اجرای استراتژی پاسخ داده شوند لذا از موکول کردن و یا به تاخیر انداختن پاسخها به زمان دیگری جدا خوددرای کنید.
۱-چه نوع معاملهگری هستید؟
در مورد انواع سبکهای معاملاتی به تفصیل صحبت کردیم لذا از تکرار مکررات اجتناب میکنیم و صرفا با توجه به شخصیت و روحیات خود و با توجه به جنس بازاری که قصد داریم در آن معامله کنیم سبک معاملاتی Swing Trading یا معاملهگری نوسانی را انتخاب میکنیم.
۲-در چه بازه زمانی معامله کنیم؟
با توجه به انتخاب سبک معاملهگری نوسانی و همچنین بر اساس شناختی که از خود داریم ترجیح میدهیم تا در Time Frame روزانه استراتژی خود را پیادهسازی کنیم و وارد معامله شویم.
۳-آیا این معامله جذابیت لازم را دارد؟
قصد داریم به سوال بسیار مهمی پاسخ دهیم، اهمیت این موضوع به قدری بالا است که کتابهای زیادی در این مورد نوشته شده است.
تصور کنید دو صفحه از یک ترازو داریم که یکی به ریسک شکست شما در معامله و دیگری به منفعت شما از پیروزی اشاره دارد. گزینهای ارزش معامله و سرمایهگذاری را دارد که صفحه دوم آن (Reward) چندین برابر سنگینتر از ریسک شکست شما باشد.
حال در این استراتژی با توجه به کم بودن فاصله سیگنال خروج، جذابیت پیروزی و کسب سود به میزان قابل توجهی از ریسک شکست ما بالاتر است لذا ورود به این معامله بر اساس این استراتژی جذابیت لازم را دارد.
۴-چه مقدار از سرمایه خود را اختصاص دهیم؟
پاسخ به این سوال ارتباط مستقیمی با پاسخ سوال قبل دارد. میزان ریسک در هر معاملهای مجوز تخصیص حجم سرمایه را در هر سرمایهگذاری صادر میکند؛ به عبارت دیگر هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، منطق و عقل سلیم حکم میکند که سرمایه کمتری درگیر آن گزینه سرمایهگذاری گردد.
لذا با توجه به ریسک کم این گزینه سرمایهگذاری تخصیص قسمت قابل توجهی از دارایی میتواند منطقی باشد.
۵-نقاط ورود و خروج مناسب کجاست؟
تعیین نقاط ورود و خروج مناسبت میتواند تاثیر مستقیمی در سود شما داشته باشد. گاهی اوقات تعیین نقاط نامناسب ورود و خروج باعث میشود تا قسمتی از سود سرمایهگذاری از بین رود و یا حتی جذابیت سرمایهگذاری را تا حد زیادی کاهش دهد.
در این استراتژی با توجه به شروطی که ذکر شد، نقطه ورود مناسب شکست قدرتمند میانگین ۱۳ روزه توسط نمودار قیمت میباشد. همچنین بر اساس این استراتژی نقطه خروج زمانی تایید میشود که نمودار قیمت، میانگین ۲۶ روزه را شکسته باشد.
۶-حد سود و حد ضرر این معامله کجاست؟
معاملهای که حد سود و حد ضرر نداشته باشد مانند خانهای هست که ستون ندارد؛ در واقع یکی از مهمترین و اساسیترین اجزای یک استراتژی حد سود و حد ضرر میباشد. تعیین حد سود و حد ضرر میتواند به صورت نقطهای و شناور تعیین شود.
حد سود و حد ضرر نقطهای: در این روش یک ناحیه قیمتی در قالب یک ناحیه فیبوناچی (PRZ) و یا یک سطح معتبر تاریخی به عنواند حد سود یا حد ضرر تعیین میگردد.
حد سود و حد ضرر شناور: در این روش مادامی که سناریوی استراتژی پا برجا هستحد سود و حد ضرر نیز جابهجا خواهند شد.
بر اساس استراتژی فوق حد ضرر زمانی فعال میشود که قیمت پس از شکست میانگین ۱۳ روزه توانایی صعود را نداشته باشد و میانگین ۲۶ روزه را بشکند. با توجه به فاصله کم نقطه ورود و حد ضرر، از میزان جذابیت ریسک به پیروزی نیز کاسته نخواهد شد.
همچنین با توجه به استفاده از حد سود شناور، زمانی که سناریوی خروج از سهم در اهداف قیمتی بالاتر تایید گردد، همان نقطه به عنوان حد سود تعیین میگردد.
۷-تمام موارد فوق را یادداشت میکنیم.
تمام جوانب یک معامله را پیشبینی کردیم و حال وقت آن رسیده است که در یک برگه کوچک آن را جوری شرح دهیم که هیچ ابهامی در آن وجود نداشته باشد. دقت کنید که نوشتن اصل موضوع اهمیت دارد و پرداختن به توضیحات اضافه صرفا مدیریت استراتژی دشوار میسازد.
یک مثال کامل از پیاده سازی یک استراتژی معاملاتی در بورس ایران را جزء به جزء بررسی کردیم و برنامه خود را برای ورود و خروج از این معامله شرح دادیم. شما نیز قادر خواهید با پیاده سازی موارد فوق، استراتژی خود را طراحی و برنامه ریزی دقیقی برای آن انجام دهید. اطمینان داشته باشید که کیفیت معاملات شما با پایبندی به استراتژی مناسب و استاندارد میتواند تا حد زیادی افزایش یابد.
تریدینگ رنج و استراتژی معاملاتی در آن
زمانی که قیمت در تایم فریمی که به آن نگاه میکنیم روند خاصی ندارد (نه صعودی است و نه نزولی) و داخل یک محدوده بالا و پایین می شود، تریدینگ رنج (استراتژی روند TR) نامیده می شود.
اگر دقت کنین در بالا جمله ( در تایم فریمی که به آن نگاه میکنیم ) را به کار برده ام؛ به این معنی می باشد که شاید شما در تایم روزانه شاهد تریدینگ رنج هستید اما در تایم 5 دقیقه اطلاعات کاملا متفاوت می باشد و شما روند پر قدرتی را در جهت نزول یا صعود خواهید دید. پس تایم الگو را باید دریابید و برا اساس تایم فریم تریگر ترید نمایید.
از کجا بفهمیم در TR هستیم و این TR معتبر می باشد؟
وقتی که ما دو سطح داشته باشیم که شاهد دو برخورد از پایین و دو برخورد از بالا باشیم، میگوییم تریدینگ رنج رخ داده است و با اطمینان معامله میکنیم.اما اگر نیاز به پیش داوری باشد باید در نظر گرفت که بازار 3 نوع چرخه دارد و ما بعد از رخ دادن چرخه اول منتظر چرخه بعدی خواهیم شد. این چرخه ها اسپایک، کانال و تریدینگ رنج هستند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد چرخه های بازار اینجا کلیک کنید.
استراتژی معاملات در تریدینگ رنج:
همانطور که در تصویر پایین می بینید، قیمت داخل یک محدوده در حال حرکت می باشد و ما باید از استراتژی BLSH استفاده نماییم.
خرید در پایین BL: buy low
فروش در بالا SH: sell high
دیدن کندل سیگنال بار و کی بار در بالا و پایین TR بسیار مهم است. و به ما کمک میکند با اطمینان بیشتری وارد معامله شویم اما کسانی هستند که اردرهای stop می گذارند و به محض رسیدن قیمت به سقف یا کف اردرشان فعال میشود.
کسانی که پرایس کلاسیک کار میکنند عقیده دارند هر چقدر که سطحی میزان برخورد بیشتری داشته باشد اعتبار بیشتری دارد اما کسانی که عرضه و تقاضا کار میکنند میدانند که هر چقدر برخورد ها زیاد باشد اعتبار سطح پایین تر می آید زیرا سفارش های موجود در آن سطوح به اتمام می رسد. پس ما بعد از حداکثر 4 الی 5 برخورد باید به سطوح اعتماد نکنیم و منتظر بریک از TR باشیم.
قیمت چگونه از TR خارج می شود؟
ابتدا باید بدانید که معمولا 80 درصد تلاش ها برای خروج از TR با شکست مواجه میشود و وقتی که قیمت تصمیم به خروج گرفته باشد با مومنتوم بالا (اسپایک) از TR خارج می شود و آغاز حرکت خروج معمولا از وسط تریدینگ رنج شروع می شود.
استاپ (SL) گذاری در تریدینگ رنج:
روش های مختلفی برای استاپ گذاری وجود دارد اما به دلیل اینکه در تریدینگ رنج ها اگر قیمت از سطح خارج شود، 80 درصد احتمال دارد دوباره به داخل تریدینگ رنج برگردد؛ پس ما استاپ خود را رو به اندازه نصف طول تریدینگ رنج قرار می دیم
اهداف قیمتی بعد از شکست:
هنگامی که قیمت یک خروج موفق از تریدینگ رنج داشته باشد معمولا به اندازه ارتفاع تریدنگ رنج حرکت می کند. این اندازه یک نقطه ورود دوباره در جهت مخالف نیز می باشد.به شرط اینکه سایکل رسیدن به این نقطه کانال باشد ( اسپایک نباشد). هدف دوم نیز دو برابر ارتفاع تریدینگ رنج می باشد
اهداف قیمتی درون تریدینگ رنج:
درون تریدینگ رنج معمولا قیمت به میدلاین واکنش بسیاری می دهد اما اهداف سقف و کف می باشد و برگشت هایی که از میدلاین اتفاق می افتد نباید باعث شود که سریع از پوزیشن خارج شویم؛ این احتمال وحجود دارد که بعد از برخورد به میدلاین دوباره قیمت به نقطه ورود ما برگردد اما اگر در ابتدای تریدینگ رنج هستیم نباید نگران این اتفاق باشیم. ( اما در انتها باید نگران بود زیرا قیمت معمولا از میدلاین حرکت خروج را آغاز می کند)
خاصیت مگنت:
قیمت در تریدینگ رنج نسبت به کف و سقف خاصیت آهنربایی دارند؛ یعنی هنگامی که به کف و سقف نزدیک می شود کندل های پر قدرتی را ثبت می نماید. دلیل این اتفاق یکسو شدن دیدیگاه عمومی در نزدیکی کف و سقف می باشد. حتما به این خاصیت دقت داشته باشید. اگر خواستان به این مبحث نباشد احتمال دارد پوزیشن همسو با کندل ها بگیرید و متحمل ضرر شوید.
در نهایت نکته مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که در تریدینگ رنج ها اندیکاتور ها به درستی عمل نمیکنند و شما را سر در گم می کنند
برای دیدن ویدیو آموزشی مربوط به مبحث تریدینگ رنج، اینجا کلیک کنید
روانشناسی تریدینگ رنج:
قیمت برای همیشه نمی تواند صعودی یا نزولی باشد؛ گاهی معامله گران سر در گم می شوند، گاهی سفارش نهنگ های بازار پر نشده است، گاهی دیدگاه ها تغییر می کند، گاهی بازار انتظار یک اتفاق و یا خبر مهم را دارد و . تمامی این بی تصمیمی ها در بازار موجب ایجاد تریدینگ رنج می شود و در نهایت تصمیم گیری انجام می شود و قیمت معمولا با مومنتوم بالا حرکت میکند.
سه استراتژی موفق برای معامله با خط روند (Trendline)
خط روند یا ترندلاین (Trendline) بهترین و رایجترین ابزار تحلیل تکنیکال است و اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، میتواند عملکرد معاملهگر را ارتقا دهد. در این مقاله میخواهیم با سه استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم. اما قبل از اینکه استراتژیها را شروع کنیم، به خاطر بسپارید که خطوط روندی دو ویژگی کلیدی دارند: اولاً حداقل بازار سه بار به آنها برخورد کرده و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نمیکند. خط روندی میتواند از روی دنباله کندل عبور کند، اما نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد.
استراتژی شکست و برخورد مجدد (Retest)
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژیهای محبوب و رایج میان معامله گران بازارهای فارکس و سهام است. با این حال از این استراتژی میتوان برای سایر بازارها مثل بازار ارز دیجیتال و معاملات بیت کوین استفاده کرد.
در این استراتژی بعد از اینکه خط روند فعال بازار را پیدا کردید، منتظر شکست خط روندی میمانید. گاهی اوقات شاید بازار بعد از شکست خط روندی دیگر هیچگاه به آن برخورد نکند. اما در اکثر مواقع بازار بعد از شکست خط روندی دوباره به آن برخورد میکند. زمانی که بازار برخورد مجدد به خط روندی استراتژی روند را انجام داد، بهترین زمان برای ورود به معامله است و باید در تایم فریمهای پایینتر به دنبال سیگنال بود. خط روندی میتواند هم سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. معمولاً حد ضرر را در طرف دیگر خط روندی قرار میدهیم و خط روندی هم به عنوان مانعی عمل میکند که نمیگذارد حد ضرر فعال شود.
آموزش فارکس – استراتژی معامله با شکست و برخورد مجدد به خط روندی Retest
هر چقدر تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد هم بهتر عمل خواهد کرد. در نمودار پایینی بازار حداقل سه تا چهار بار به این خط روندی برخورد کرده است. در زمان شکست خط روندی، نوسانات زیادی را در بازار شاهد بودیم و قیمت در اطراف خط روندی نوسان میکرد. شدت نوسانات بازار در اطراف خط روندی میتواند نشان دهد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. اگر نوسانات زیاد باشد، معامله گران ریسکپذیر میتوانند با اولین برخورد مجدد (Retest) به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند. اما معامله گران محافظهکار بهتر است که منتظر تائید سیگنال بمانند. به طور مثال وقتی خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته میشود، بهتر است که پیش از ورود به معامله خرید منتظر شکست اولین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.
آموزش فارکس – سیگنال یابی به کمک استراتژی شکست خط روندی و برخورد مجدود به آن یا Retest
استراتژی خط روند پرچم (Trendline Flag)
استراتژی شکست و برخورد مجدد به خط روندی که در بخش قبلی بررسی کردیم، معمولاً برای موقعیتهایی مثل تغییر روند استفاده میشود. اما استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی استفاده میشود. در این استراتژی شما باید برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه رسم کنید و سپس مثل الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا بایستی توجه داشت که خط روندی رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم میشود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم است.
در تصویر زیر بازار ابتدا در یک روند نزولی (روند غالب) قرار داشت و سپس بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داده است. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و اگر الگوی پرچم هم نباشد ایرادی ندارد. مهم این است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی رسم کنیم. شکست این خط روندی کوتاه مانند الگوی پرچم یا Flag عمل میکند. یعنی با شکست آن، بازار در جهت روند غالب حرکت خواهد کرد.
آموزش فارکس – استراتژی خط روند پرچم در واقع همان خط روند کوتاهی است که برای حرکت اصلاحی و بازگشتی یک روند بزرگ رسم می شود.
شما میتوانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ هم برای تشخیص روند غالب بر بازار استفاده کنید. در این استراتژی شما تنها در جهت روند غالب بر بازار باید معامله کنید. یعنی اگر روند بازار نزولی بوده و سپس حرکت اصلاحی شروع شده، خط روندی برای این حرکت اصلاحی رسم کنید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید. در مثال زیر، میانگین متحرک نشانگر روند نزولی است، چونکه بازار در زیر میانگین متحرک نوسان میکند.
استراتژی معامله با جهش از خط روندی (Trendline Bounce)
این استراتژی هم در جهت روند غالب بازار است. با این حال در این استراتژی از خود خط روندی برای ورود به معامله استفاده نمیشود، بلکه خط روندی در قالب حمایت یا مقاومت رفتار میکند.
در سناریوی زیر، قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش میکند و قدرت خط روندی را تائید میکند. بعد از آن، معاملهگر باید به دنبال سایر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این سناریو یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی ظاهر شده است. شکست این خط روندی برای ورود به بازار کافی است. در این استراتژی معامله گران محافظهکار میتوانند حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) را در زیر خط روندی قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند.
آموزش فارکس – استراتژی معامله با جهش بازار از خط روندی
میتوان از استراتژی جهش از خط روندی در تایم فریمهای مختلف هم استفاده کرد. وقتیکه خط روند بلندمدت تائید شده، معاملهگر میتواند به تایم فریم پایینتر نگاه کند و از سایر سطوح تکنیکال مثل حمایت برای زمانبندی ورود به معامله فروش استفاده کند. یعنی در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار یکساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است.
آموزش فارکس – در استراتژی جهش از خط روندی می توان ابتدا خط روند بلند مدت را در تایم فریم های بالاتر مثل روزانه رسم کرد و سپس در تایم فریم های پایین تر به دنبال سیگنال همسو با خط روندی بود.
در نمودار ۶۰ دقیقه یا یکساعته اولین جهش از خط روند نزولی و روزانه در AUDUSD مشاهده میشود. در اینجا نوسانات بازار شدید بودند و به همین دلیل شاید ورود به معامله کار سختی باشد. اما در نمودار سمت استراتژی روند راستی (نمودار دوساعته)، الگوی سر و شانه تشکیل شده و به کمک این الگوی تکنیکال میتوان زمان ورود به معامله را پیدا کرد.
آموزش فارکس – سیگنال یابی در تایم فریم های کوتاه مدت خیلی ساده است. باید سیگنالی که در جهت خط روند نزولی و بلند مدت ظاهر می شود را پیدا کنید.