فارکس افغانستان

استراتژی روند

این قانون به اندازه کافی ساده به نظر می رسد، ما باید مطمئن شویم که این روند یک روند صعودی است یا نزولی.

استراتژی روند خطی فیبوناچی در تحلیل ارزهای دیجیتال

استراتژی روند خطی فیبوناچی در تحلیل ارزهای دیجیتال

ترازهای فیبوناچی، ابزار بسیار قدرتمندی در معاملات فارکس است و معاملات می تواند فقط بر اساس این ترازها و یا بر اساس ترکیبی از این ترازها با روش های دیگری مثل نمودارهای شمعی، اندیکاتورها و پترن ها انجام شود. در این مقاله، قصد داریم استراتژی فیبوناچی بازگشتی (Fibonacci Retracement) که ساده ترین و کاربردی ترین ابزار از گروه خطوط فیبوناچی ها می باشد را آموزش دهیم. این استراتژی عموما زمانی که بازار در روندی خاص حرکت می کند در بازه هایی تمایل به بازگشت و تصحیح نسبت به قیمت های قبلی دارد، اما پس از مدتی تمایل به ادامه روند غالب پیدا می‌کند. لازم به ذکر است که با استفاده از این ابزار می توان از ورودی ها صحیح تجاری استفاده کرد و در نتیجه سودهای کلانی را به دست آورد.

گفتنی است که روش های متعددی برای تجارت با استفاده از ابزار فیبوناچی بازگشتی وجود دارد، اما یکی از بهترین روش های استراتژی روند تجارت فیبوناچی با استفاده از خطوط روند می باشد.

ابزار فیبوناچی بازگشتی توسط لئوناردو پیسانو (Leonardo Pisano) کشف شد، وی در سال ۱۱۷۵ میلادی در ایتالیا متولد شد و به عنوان “یکی از بزرگ‌ترین ریاضیدانان اروپایی در قرون وسطی” شناخته شد.

وی مجموعه ای ساده از اعداد را کشف کرد که اعداد فیبوناچی نامیده می شوند. تا به حال هماهنگی های زیادی بین روابط این اعداد و قوانین طبیعت دیده شده است. نسبت های فیبوناچی در همه جا دیده می شوند، از فاصله حرکت سیاره ها به دور ستارگان تا فاصله حرکت الکترون ها به دور هسته اتم. این اعداد نسبت هایی با یکدیگر دارند که در علم اقتصاد نیز کاربرد دارد.

گفتنی است؛ این اعداد برای سال های متوالی مورد استفاده معامله گران قرار گرفته است.

با استفاده از این استراتژی تجاری فیبوناچی، همه چیزهایی را که لازم است برای شروع تجارت با استفاده از ابزار ابزار فیبوناچی بازگشتی بدانید، فرا خواهید گرفت.

در این مقاله، شما معنی فیبوناچی، الگوریتم فیبوناچی، بیوگرافی فیبوناچی، فرمول فیبوناچی برای تجارت در بازار، الگوریتم سری فیبوناچی، دنباله فیبوناچی در طبیعت و بسیاری از نکات مفید دیگر در مورد این ابزار عالی را فرا خواهید گرفت.

در زیر تصویری از نسبت های مختلفی که لئوناردو ایجاد کرده است، مشاهده می کنید. بعدا با جزئیات آن آشنا خواهیم شد و می بینیم که کدام یک از این خطوط برای استراتژی تجاری ما کاربرد دارد.

نرم افزار نموداری شما باید با این تصویر استاندارد شود، با این حال شما، شخصی هستید استراتژی روند که باید نمودار خود را ترسیم می کنید.

خط پایین به این معنی است که بسیاری از تجار از این ابزار استفاده می کنند، به همین دلیل بسیار مهم می باشد که از استراتژی تجاری استفاده کنید که این ابزار را داشته باشد.

شما می خواهید بدانید که کجا از این ابزار استفاده کنید و شما نیاز دارید که آنها را در swing high یا swing low قرار دهید.

Swing High: اصطلاحی است که در تجزیه و تحلیل فنی استفاده می شود و به نوسانات بالا که توسط قیمت یا یک شاخص ایجاد می شود، اشاره دارد.

Swing Low: اصطلاحی است که در تجزیه و تحلیل فنی استفاده می شود و به نوسانات پایین که توسط یک قیمت یا شاخص ایجاد می شود، اشاره دارد. اگر از معنی آن مطمئن نیستید، به نمودار نگاه کنید تا چگونگی آن را دریابید.

تصویر زیر شبیه نمودار فیبوناچی بازگشتی است:

نحوه استفاده از فیبوناچی بازگشتی

مفهومی که باید به یاد داشته باشید، این است که اگر این یک روند صعودی باشد، شما تمایل خواهید داشت تا با کمترین نوسان شروع کرده و سطح فیبوناچی خود را تا حد زیادی بالا ببرید و به نوسان گیری بالا برسانید و اگر این روند نزولی باشد، شما تمایل دارید که با نوسان بالا شروع کرده و مکان نمای خود را به سمت پایین حرکت دهید و به نوسان گیری پایین برسانید.

بیایید جلوتر برویم و همه آنچه را که ما در این استراتژی تجاری نیاز داریم، بررسی کنیم:

ابزارهای معاملاتی برای استراتژی روند خطی فیبوناچی

لازم به ذکر است که استراتژی فیبوناچی بازگشتی می تواند در هر بازاری مورد استفاده قرار بگیرد، از جمله: بازار فارکس، بازار سهام، بازار آپشن (اختیار معامله) و بازار فیوچرز.

همچنین این استراتژی معاملاتی می تواند در هر چارچوب زمانی استفاده شود و گفتنی است که این یک استراتژی یک روند معاملاتی است که از مزایای بازگشت روند استفاده می کند.

معامله گران فارکس، سطوح فیبوناچی بازگشتی را به عنوان حوزه پشتیبانی و مقاومت می شناسند. از این رو، این سطوح توسط بسیاری از معامله گران مشاهده می شود، به همین دلیل استراتژی می تواند باعث ایجاد تفاوت در موفقیت تجاری شما شود.

از آنجایی که در مورد برخی از اطلاعات استراتژی فیبوناچی بازگشتی آگاهی یافتیم، بیایید تا نگاهی استراتژی روند به قوانین استراتژی روند خطی فیبوناچی بیندازیم.

قانون اول: یک جفت ارز روندی پیدا کنید

این قانون به اندازه کافی ساده به نظر می رسد، ما باید مطمئن شویم که این روند یک روند صعودی است یا نزولی.

در مثالی که به کار می گیریم، ما در حال استفاده از یک روند صعودی هستیم. ما در حال جستجو برای یک بازگشت در روند بوده و سپس بر اساس قوانین یک ورودی خواهیم داشت.

قانون دوم: یک خط روند ترسیم کنید

از آنجایی که قبلا با مشاهده به نمودار متوجه شدید که آن یک روند حقیقی است، اکنون شما نیاز دارید که خط روند خود را ترسیم کنید.

شما باید همانطور که روند بالا یا پایین می رود، این را روی سطوح پشتیبانی و مقاومت ترسیم کنید.

هنگامی که این خط روند را ترسیم می کنید، بهتر است که وارد مرحله بعدی شوید.

خطوط روند یک عنصر کلیدی برای تجارت هستند و توصیه می شود تا جایی که می توانید از آنها استفاده کنید.

قانون سوم: فیبوناچی را ترسیم کنید

اکنون شما می توانید ابزار فیبوناچی بازگشتی خود را داشته باشید و آن را در swing low به swing high قرار دهید.

به خاطر داشته باشید این یک روند صعودی است، بنابراین ما در swing low در %۱۰۰ شروع کردیم و در سطح دوم Swing High در ۱۰۰% قرار دادیم.

قانون چهارم: صبر کنید تا سطح قیمت در خط روند قرار گیرد

تا کنون ما یک جفت ارز روندی پیدا کردیم، یک خط روند را برای تائید آن ترسیم کردیم و فیبوناچی خود را در swing low و swing high قرار دادیم.
این قانون، قدم مهمی برای این استراتژی است، بنابراین شما نیاز دارید که به دقت توجه کنید.

از آنجایی که ما نیاز داریم تا قیمت جابه جا شود تا بر روی خط روند ما قرار بگیرد، همانجا متوقف شده و در جهت خط روند برگردید.

اگر قیمت، خط روند را شکسته و به حرکت ادامه دهد و در سطوح ۵۰٪، ۶۱٫۸٪، ۷۸٫۶٪ قرار بگیرد، پس بدیهی است که روند شکسته شده و شما باید در جای دیگری به دنبال آن باشید، زیرا در این زمان انجام تجارت با این استراتژی نامعتبر است.

با توجه به آنچه که گفته شد، نگاهی به نمودار بیندازید و ببینید که چه اتفاقی افتاده است.

بسیار عالی، قیمت در خط روند قرر دارد، پس حالا که روند صعودی است چرا نباید اقدام به خرید کینم؟

اگر شما نیز چنین سوالی از خود کرده اید، سوال درستی است.

همانطور که گفته شد، بازار تمایل دارد تا این خطوط را دنبال کند، اما گاهی اوقات این خطوط معامله گران را گمراه می کنند، در نتیجه باعث می شوند که آنها پول زیادی را از دست بدهند.

این اتفاق هر روز رخ می دهد، به همین دلیل منطقی به نظر می رسد که برای خود یک استراتژی داشته باشید تا به شما در هنگام وقوع چنین اتفاقاتی کمک کند.

ما نمی خواهیم که هیچ کدام از این اتفاقات برای شما رخ دهد، پس در ابتدا باید معیاری را که به ما برای داشتن یک ورود ایمن کمک می کند، مورد بررسی قرار دهیم.

قانون پنجم: قیمت باید در خط روند بین خطوط ۳۸٫۲ % و ۶۱٫۸ % قرار بگیرد (نسبت طلایی فیبوناچی)

قبل از ارائه توضیحات در این بخش، به نمودار زیر نگاهی بیندازید تا موضوع کمی برایتان روشن شود.

قیمت، قبل از اینکه بر روی خط روند قرار گرفته و به روند صعودی ادامه دهد، به عقب بازگشته و نمره ۳۸٫۲ را برای مدتی مورد آزمایش قرار می دهد.
زمانی که قیمت بر روی خط روندی که ما آن را ترسیم کردیم، قرار بگیرد، می بینیم که قیمت بین خطوط ۳۸٫۲ و ۶۱٫۸ بوده پس بنابراین تجارت ما یک قدم به هدف نزدیکتر شده است.

چرا در این استراتژی قیمت باید بین این خطوط باشد؟

ما می خواهیم بر روی یک خط بازگشتی بزرگ سرمایه گذاری کنیم و خطوط ۳۸٫۲،۵۰ و ۶۱٫۸ بهترین خطوط بازگشتی هستند که در فیبوناچی مورد استفاده قرار می گیرند.

هنگامی که از این مسئله آگاهی پیدا کردید به دنبال یک ورودی باشید.

قانون ششم: نقطه ورودی

همه چیز طراحی شده تا در این بازگشت با سود زیادی همراه باشد، پس بنابراین آخرین قدم برای انجام تجارت چیست؟

در خرید-به منظور انجام خرید شما باید صبر کنید تا قیمت به بالای خطوط ۳۸٫۲ % یا ۵۰ % نزدیک شود.

در فروش-به منظور فروش شما باید صبر کنید تا قیمت به بالای خطوط ۳۸٫۲ % یا ۵۰ % نزدیک شود.

برای روشن شدن این مسئله به نمودار زیر نگاه کنید:

وقتی از این استراتژی استفاده می کنید به این تصویر نگاه کنید، چرا که قبل از شروع تجارت این تصویر به طور ساده به ما نشان می دهد که نمودارهای ما چگونه به نظر می رسند.

نکته: اگر قیمت خط روند ما بین خط ۵۰٪ و خط ۶۱٫۸٪ خط فیب قرار بگیرد، ما باید برای یک کندل صبر کنیم تا به بالای خط ۵۰% نزدیک شود و سپس می توانیم تجارت خود را شروع کنیم.

تنها به این دلیل صبر می کنیم که کندل به بالای خط فیب ۳۸٫۳% نزدیک شود، چون در این مثال بین خطوط ۳۸٫۲% و ۵۰% قرار دارد.

این روند نباید خیلی طول بکشد، چرا که روند ما باید با توجه به سطح پشتیبانی قبلی با خط روند به سمت بالا ادامه یابد.

مثال فوق، این قوانین را زمانی که خط روند با سطح قیمت در این دو منطقه منطبق است، نشان می دهد.

نکته: اگر در این مثال قیمت زیر سطح فیب ۶۱٫۸ % شکسته شود، پس باید صبر کنید تا یک کندل به بالای سطح فیب ۵۰% نزدیک شود.

دلیل شما این است که نمی خواهید در روند شکسته شده، گرفتار شده و در نهایت متوقف شوید.

قانون هفتم: ضرر را متوقف کنید

توقف ضرر شما می تواند بر اساس آنچه که نمودارهای شما نشان می دهند، متفاوت باشد.

در این مثال، توقف بین خطوط فیب ۵۰٪ و ۶۱٫۸٪ قرار داشت.

این به این دلیل است که اگر خط فیب ۵۰٪ شکسته شود، روند صعودی تائید نخواهد شد و ما می خواهیم که هرچه سریعتر خرید خود را شروع کنیم.

بهتر است که همیشه به گذشته نگاه کرده و ضرر را متوقف کنید.

نتیجه گیری

شما همیشه تمایل دارید که موفق باشید. اگر با استفاده از این استراتژی تجارت خود را آغاز کنید، راه هایی وجود دارند که به شما کمک می کنند تا در کوتاه مدت سود خوبی به دست آورید.

به همین دلیل توصیه می شود که از نسبت ریسک به پاداش ۳ به ۱ (یا حتی ۴ به ۱) استفاده کنید. این همیشه به شما بستگی دارد که تصمیم بگیرید که چه مقدار می خواهید برای به دست آوردن پاداش، ریسک پذیر باشید. بعضی از معامله گران فقط سود کمی به دست می آورند، در حالی که بعضی دیگر معمولا سودهای کلانی را دریافت می کنند. شما حتی می توانید کانال هایی را ترسیم کنید تا به شما برای رسیدن به یک سود خوب کمک کنند. هوشمند باشید و تنها بر روی ۲% از حساب معاملاتی خود ریسک کنید.

در نهایت امیدواریم که از این استراتژی تجاری لذت برده باشید و این استراتژی به شما برای انجام معاملات تجاری کمک کند.

راهنمای جامع استراتژی معاملاتی

استراتژی معاملاتی

استراتژی معاملاتی یا سیستم معاملاتی (هر دو یک چیز است) فقط یک عبارت ساده نیست، این عبارت ریشه در عمیق‌ترین نیاز انسان دارد. اجازه دهید این درس را با یک داستان از خودم شروع کنم. من همیشه عاشق سیستم سازی بودم، وقتی به یک کارخانه فکر میکردم که بدون دخالت دست و به صورت اتوماتیک، محصولی تولید میکند و شما فقط باید مواد اولیه را به درون آن بریزید، شگفت‌زده می‌شدم. چون سرمایه و تجربه‌ای نداشتم، به این فکر افتادم که آیا می‌شود سیستم کارخانه (اتوماتیک) را در تمام جنبه‌های زندگی پیاده کرد و از آن کسب سود کرد؟

سیستم معاملاتی

تغییر در زندگی من با همین سوال ساده شروع شد. حتی آشنایی من با بازارهای مالی از این سوال نشئت می‌گیرد. من همیشه دوست داشتم موارد اولیه (در بازارهای مالی = دانش و تجربه) را وارد کنم و بدون دخالت بیش از حد دست، محصول یا سودی کسب کنم (سود در بازار)، اما آیا شما هیچ کارخانه‌دار خود‌ساخته‌ای را می‌شناسید که از اول این همه تجهیزات داشته باشد؟ قطعاً خیر.

باید ابتدا آزمون‌ و خطا کرد و سپس از آن درس گرفت و سیستم را بهبود داد تا تمام اتوماتیک یا در مورد بازارهای مالی، نیمه اتوماتیک شود.

(بسیاری از منابع، برای استراتژی معاملاتی یا سیستم معاملاتی، مثال جنگ را می‌آورند که شما مثل یک فرمانده باید نیروهای خود را برای فتح دشمن به کار بگیرید اما من مثال کارخانه را بیشتر دوست دارم و دلایل آن در این درس نمی‌گنجد.)

در ابتدای داستان گفتم که ساخت سیستم یک نیاز عمیق بشری است، اگر میگویید نه، فقط جستجویی ساده کنید تا متوجه شوید روزانه چند نفر در رویای ساخت یک روبات تریدر (اکسپرت معاملاتی) هستند تا به جای آن‌ها روی استراتژیشان ترید کند و آن‌ها خودشان را باد بزنند. البته کاری به اینکه تا چه حد این ربات‌ها عملی و واقعی نیستند، نداریم!

استراتژی زندگی را راحت می‌کند

ما در این راهنمای جامع یک قصد بیشتر نداریم، ما باید برای ترید کردن خودمان، مثل یک کارخانه، از صفر تا صد را بدانیم و طبق دستور‌العمل، مراحل را پیاده کنیم. این معنی سیستم معاملاتی است.

مثلاً شما باید بدانید کدام تایم‌فریم را ببینید، کدام فاکتورها را تیک بزنید، کجا وارد شوید، کجا خارج شوید و …

تمام این جزئیات ریز، به شما یک چک لیست یا دستور‌العمل می‌دهد که کارخانه پولسازی خود را زنده نگه دارید.

قطعاً همه شما این موضوع را تجربه کرده‌اید که وقتی می‌دانید چه کاری در طول روز انجام دهید، تمام کارها بسیار سریع‌تر و راحت‌تر پیش می‌رود، اما وقتی سردرگم هستید و اصلاً هیچ برنامه‌ای ندارید، در انتهای شب وقتی می‌خواهید بخوابید، احساس بد و نا مفید بودن، بهتان دست می‌دهد. دلیل آن این است که کارخانه زندگی شما درست کار نمی‌کند.(در درس راهنمای جامع پلن معاملاتی توضیح دادیم که مرحله قبل از شروع ترید، خودشناسی و خود سازی است)

نکته بسیار مهم دیگر در سیستم معاملاتی، این است که شما باید همچون یک وحی منزل با آن رفتار کنید. انگار که تخطی از آن برابر با کشته شدن شما است. پس فکر تخطی از آن را از سرتان بیرون کنید.

اگر هر روز، یکی از قطعات کارخانه بهانه آورد و درست کار نکند، آیا کارخانه به هدفش می‌رسد؟ در مورد انسان و استراتژی معاملاتی نیز چنین است.

اهداف استراتژی معاملاتی شما

در اینجا لازم است به نکته‌ای توجه کنید، وقتی می‌گوییم هدف یا اهداف سیستم معاملاتی؛ شما نباید بگویید «۱۰۰ میلیون تومان سود». همانطور که در درس پلن معاملاتی توضیح دادیم، این اهداف مربوط به پلن معاملاتی هستند و قبلاً گفتیم که استراتژی یا سیستم معاملاتی تنها جزئی از پلن معاملاتی هستند. اگر این راهنمای جامع را مطالعه نکردید، همین الان دست نگه دارید و آن را مطالعه کنید.

طراحی استراتژی معاملاتی

ما در استراتژی معاملاتی خود اهداف زیر را داریم:

  • استراتژی ما باید بتواند نقاط ورود صحیح را شناسایی کند (مثل ورود به روند یا خرید و فروش در سقف و کف رنج و …)
  • استراتژی ما باید ما را در مقابل اتفاقات غیر‌منتظره در بازار حفظ کند.

حالا که تا حدی دید کلی نسبت به سیستم معاملاتی پیدا کردیم، زمان آن است تا با هم یک سیستم معاملاتی را در ۷ مرحله طراحی کنیم (این مراحل می‌تواند برای هر شخصی متفاوت باشد و اینجا صرفا یک مثال آورده شده است)

۷ گام در طراحی استراتژی معاملاتی (یک سیستم معاملاتی روندی)

در این بخش، ۷ گام برای ساخت هر استراتژی‌ای را یاد می‌گیرید. دقت کنید که این مراحل باید عیناً کپی و پیست شوند. در اینجا صرفاً یک مثال از یک استراتژی تریدر در روند آورده شده است. شما ممکن است بخواهید یک استراتژی دیگر برای بازار رنج یا حتی سبک خود (اسکالپ، سوئینگ و …) بسازید. طبق این دستور‌العمل ۷ مرحله‌ای این کار را انجام دهید.

گام ۱: تایم فریم

اولین گام برای ساخت و طراحی سیستم معاملاتی، تایم فریم است. شما باید ابتدا با توجه به درس انواع تریدر، استایل معاملاتی خود و تایم فریم مناسب برای شخصیت خود را پیدا کنید. اگر هنوز این درس را مطالعه نکرده‌اید، ابتدا آن را مطالعه فرمایید.

شما با توجه به اینکه چه نوع تریدری هستید، باید تعیین کنید چند وقت به چند وقت به چارت نگاه می‌کنید. بعد از اینکه این موضوع را متوجه شدید، باید تایم فریم مناسب خود را انتخاب و سپس با توجه به درس‌های مربوط به تایم‌فریم، جفت‌های مناسب را پیدا کنید (مثلاً سبک تایم فریم سه گانه)

اینکار باعث می‌شود دیگر بین تایم‌فریم‌ها گیج نشوید و چیزی که برایتان مناسب است را پیدا کنید.

گام ۲: از پرایس اکشن یا اندیکاتور برای پیدا کردن یک روند جدید کمک بگیرید

از آن‌جایی که ما این استراتژی معاملاتی فرضی را برای ترید روندی طراحی می‌کنیم، باید در ابتدای کار یک ابزار پیدا کنیم که بتواند شروع یک روند جدید را شناسایی کند.

میانگین‌ متحرک یکی از محبوب‌ترین اندیکاتور‌ها برای این کار هستند. البته اگر روی پرایس اکشن مسلط باشید، اصلاً نیازی به این ابزار نیست اما به هر حال کی گزینه moving average است.

ما در این مثال، کراس ۲ مووینگ اوریج (یک سریع و دیگری کند) را ملاک قرار می‌دهیم. صبر می‌کنیم تا مووینگ سریع‌تر (۱۰) مووینگ کندتر (۲۰) را قطع کند.

روند جدید در کراس

گام ۳: از پرایس اکشن یا اندیکاتور برای تایید روند کمک بگیرید

هدف بعدی ما این است که از اتفاق غیر منتظره (مثل جهت اشتباه گرفتن، یا Whipsaw شدن جلوگیری کنیم)

یکی از راه‌های ساده بهد از پیدا کردن روند، گرفتن تاییدیده از اندیکاتورهایی مثل MACD، Stochastic و RSI است.

سیستم معاملاتی با اندیکاتور

گام ۴: ریسک خود را مشخص کنید

در این مرحله ما قرار نیست در دام «نوشدارو پس از مرگ سهراب» بیفتیم. ما قبل از اینکه وارد معامله شویم، باید بدانیم در حالت ماکزیمم چقدر قرار است ریسک(ضرر بالقوه) کنیم.

خیلی از تریدرها از گفتن این واژه واهمه دارند اما در حقیقت یک تریدر خوب، همیشه اول به ضررش فکر می‌کند و سپس به سود.

با توجه به درس پلن معاملاتی، شما باید با خود کنار آمده باشید و بدانید چقدر توانایی از دست دادن در هر معامله دارید. اما توصیه ما این است که هیچ‌گاه بیشتر از ۳٪ در هر ترید ریسک نکنید.

البته ما راهنمای مدیریت سرمایه را در سایت قرار خواهیم داد تا شما در آن درس به صورت کامل علل این گفته را بفهمید.

گام ۵: تعیین نقاط ورود و خروج

بعد از اینکه مشخص کردیم چه مقدار ریسک خواهیم کرد، زمان آن است که بدانیم کجا وارد و کجا خارج شویم.

بعد از مدیریت سرمایه، مهم‌ترین بخش در استراتژی معاملاتی، نقاط ورود و خروج صحیح است. این بخش نیز کمی به شخصیت شما بستگی دارد. معمولا در ورود و خروج ۲ شخصیت اصلی داریم:استراتژی روند

  • شخصیت تهاجمی (Aggressive)
  • شخصیت محافظه‌کار (Conservative)

چه در ورود و چه در خروج، این دو شخصیت رفتارهای متفاوتی دارند. معمولاً افراد تهاجمی صبر کمی دارند و به محض دیدن یک موقعیت و از ترس از دست دادن آن، وارد معامله می شود. اما شخصیت محافظه‌کار، کمی صبر می‌کند و در کندل‌، به دنبال بهترین جا برای ورود و خروج است.

در مثال ورود در چارت زیر، نقطه ورود این تریدر زمانی بوده است که کندل پایین مقاومت، کلوز کرده است و سپس معامله فروش گرفته شده است.

نقطه ورود در استراتژی

برای خروج از معامله نیز با توجه به شخصیت، چند گزینه وجود دارد که باید در استراتژی معاملاتی به آن دقت کنیم.

یک راه Trail کردن حد ضرر است؛ اینکار به این معنی است که اگر قیمت به نفع شما حرکت کرد، شما حد ضرر خود را با آن حرکت دهید (تا جایی که راه دارد). مثلاً اگر قیمت به اندازه X واحد حرکت کرد، شما هم حد ضرر را به اندازه X واحد از نقطه اولیه حرکت می‌دهید.

راه دیگر این است که یک ناحیه را تعیین کنید و به محض رسیدن قیمت به آن ناحیه، از بازار خارج شوید. اینکه چگونه خروج خود را محاسبه می‌کنید به خود شما بستگی دارد (مثلاً برخی از حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند و برخی دیگر از سطوح فیبوناچی و …)

در تصویر چارت زیر، نقطه خروج در قیمتی معین در خط پایینی کانال قرار داده شده است.

نقطه خروج در استراتژی

هر روشی را که انتخاب می‌کنید، فقط مهم این است که به آن پایبند باشید.

گام ۶: تمام گام‌های قبلی را مکتوب کنید و به آن پایبند باشید

مهم‌ترین بخش در سیستم یا استراتژی معاملاتی این است که آن را مکتوب کنید. من بسیاری از تریدرها را دیده‌ام که می‌گویند ما سیستم معاملاتی داریم، اما وقتی می‌پرسم می‌شود یک عکس از آن برایم بفرستید، می‌گویند باید آن را بنویسم چون همه‌اش در ذهنم است. این بزرگترین دشمن یک تریدر است. پس سیستم معاملاتی حتماً، تاکید می‌کنم حتماً باید مکتوب باشد.

نکته دیگر، نظم است. در کل پلن معاملاتی که سیستم جزئی از آن است، نظم یک برگ برنده است. شما باید به صورت منظم به سیستم خود پایبند باشید.

گام ۷ : بک تست و فوروارد تست سیستم معاملاتی

زیبا‌ترین و فانتزی‌ترین سیستم‌های معاملاتی اگر در بک‌تست بازار و همچنین در فوروارد تست بازار شکست بخورند، مفت نمی‌ارزند. شما در نهایت قرار است با این سیستم به سود برسید.

بک‌ تست و فوروارد تست

در این مرحله، با صداقت بیرحمانه، سیستم خود را بک‌تست کنید. و نتایج را در قالب ۱۰۰ ترید در گذشته با تمام قوانین طراحی شده در قبل، بررسی کنید. دقت کنید در دام صحیح‌پنداری نیافتید.

به دلیل اینکه شما آینده بازار را می‌بینید، ممکن است هر ترید را با بینایی خود اتفاقات را توجیه کند، اما این شیوه اصلاً به درد نمی‌خورد. باید به صورت شفاف و مثل یک قاضی بی‌طرف، تمام قوانین سیستم خود را تست کنید.

این مطلب به صورت منظم به روزرسانی خواهد شد، پس این صفحه را bookmark کنید تا ادامه مطلب را از دست ندهید

استراتژی ترید در روند صعودی بیت کوین

در بازار رمزارزها همیشه نوسانات قیمت وجود دارد. حتی در زمان پر قدرت بودن روند، هیچ گاه قیمت بی وقفه حرکت نمی کند بلکه با انجام اصلاحات باعث بوجود.

ترید بیت کوین در روند صعودی

در بازار رمزارزها همیشه نوسانات قیمت وجود دارد. حتی در زمان پر قدرت بودن روند، هیچ گاه قیمت بی وقفه حرکت نمی کند بلکه با انجام اصلاحات باعث بوجود آمدن نقاط مناسب ورود یا خروج می شود. بر همین اساس در یک روند صعودی، یک روش بسیار محبوب در میان تریدرها خرید در دره یا Buy the Dip است. بدین معنی که در زمان ایجاد اصلاحات، تریدر پوزیشن خرید می گیرد. با اینکه این استراتژی بسیار راحت به نظر می رسد، ولی در عمل کار آسانی نیست. چرا که با وجود فراهم شدن فرصت خرید به خاطر شکل گیری دره، پوزیشن گیری نیازمند غلبه بر احساسات است چون در بسیاری اوقات فرد منتظر پایین تر آمدن قیمت است. حال که روند این روزهای بیت کوین صعودی است، در این نوشته قصد داریم به استراتژی ترید در روند صعودی بیت کوین بپردازیم.

ترید در روند صعودی بیت کوین

بررسی تاریخ قیمت بیتکوین نشان می دهد خرید در دره یک استراتژی سودآور است. مثلا در زمان شروع روند صعود یاز دو هفته پیش، چندین بار دره هایی در روند صعودی شکل گرفت. در چارت چهار ساعته این موضوع را بهتر می توان دید. هر زمان که این دره ها بوجود آمدند فرصت مناسب برای ورود به بازار فراهم شد (تصویر زیر).

فرصت ورود به بازار بیت کوین

فرصت مناسب برای ورود به بازار بیت کوین

درست است که در زمان کاهش شدید قیمت از ۱۲۰۰۰ دلار به ۱۰۵۰۰ دلار در هفته گذشته، ترس از تغییر روند جلوی زدن دکمه خرید را می گیرد ولی اینجاست که یک تریدر موفق از فرصت نهایت استفاده را می کند. به عنوان یک قاعده کلی می توان گفت هر زمان که قیمت تا نهایتا ۱۵ درصد کاهش داشته، مجددا رشد کرده است. این موضوع را می توان در روند صعودی قدرتمند اواخر ۲۰۱۷ نیز مشاهده کرد.

نمودار بیت کوین

روند صعودی قدرتمند اواخر سال ۲۰۱۷

نکته قابل توجه برای استفاده از این استراتژی، صعودی بودن روند است. برای تشخیص این موضوع می توان از اندیکاتور ها و ابزارهای گوناگونی بهره برد. مثالا در کنار میانگین های متحرک، ابزار هایی مانند ابر ایچیموکو یا لوستر خروج به خوبی می توانند در تشخیص صعودی بودن روند به ما کمک کنند. بدین صورت که قرارگیری نمودار قیمت روی منحنی لوستر خروج نشان از صعودی بودن روند است. مضافا اینکه لوستر خروج، حد ضرر را نیز به خوبی مشخص می کند و استراتژی خرید در دره را کامل می کند.

کمک گیری از اندیکاتور ها در روند

قرارگیری نمودار قیمت روی منحنی لوستر خروج

خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم می شود؟

خط روند از مهمترین و رایج ترین موضوعات تحلیل تکنیکال می باشد. اگر به درستی رسم شود، می تواند به اندازه هر روش دیگری دقیق و کارا باشد. متاسفانه بیشتر معامله گران فارکس خط روند را به درستی رسم نمی کنند و یا سعی دارند خط را متناسب با بازار قرار دهند. روند صعودی و روند نزولی از متداول ترین تکنیک های کاربردی مابین معامله گران است. زیرا آنها اطمینان دارند، شرایط اساسی بازار تاثیر مستقیمی در پوزیشن معامله گران دارد.

خطوط روند به آسانی قابل تشخیص میباشد و معامله گر ها آن ها را روی چارت ترسیم می کنند تا یک سری از قیمت ها را به هم وصل کنند. نتیجه بدست آمده از ترسیم خطوط روند، ایده خوبی از جهت بازار و تغییرات قیمت در اختیار معامله گران قرار می دهد. در این مقاله نحوه کار کردن با این ابزار را فرا خواهید گرفت. طولی نخواهد کشید تا با ترسیم درست خط روند، شانس موفقیت خود را در بازار بورس افزایش دهید.

خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟

خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم میشود؟

خط روند و تشخیص جهت آن یکی از اساسی ترین عوامل موفقیت در استراتژی معاملاتی است. زیرا به شما کمک می کند تا معامله هایتان در جهت درست انجام شود. خطوط روند نزولی نشان دهنده تمایل بیشتر معامله گران بازار به فروش است. چنانکه در شکل بالا می بینید.

وقتی یک روند نزولی بلند مدت آغاز می شود، باید نسبت به خرید سهام و ارز دست نگه دارید. زیرا امکان افزایش قیمت ها کمی دور از ذهن است. در مقابل روند صعودی سیگنالی برای افزایش تقاضا در برابر عرضه است. زیرا بازار محتملا نشان می دهد قیمت ها به سمت بالا رشد خواهند کرد.

خطوط روند بر اساس تایم فریم و شیب خط، تغییر می کنند. برای مثال، در برخی از سهام یا جفت ارزها می استراتژی روند توانیم شاهد خطوط روند صعودی یا نزولی برای ماه ها، روزها و حتی در عرض چند دقیقه باشیم. در حالی که برخی جفت ارزها شاید مدت ها در محدوده رنج (range-bound) قرار داشته باشند و در یک روند جانبی معامله شوند. در روند جانبی یا محدوده رنج، قیمت در یک خط افقی نوسان می کنند و تقریبا فشار عرضه و تقاضا نزدیک به هم هستند.

حمایت و مقاومت در خطوط روند

خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم میشود؟

خط روند حمایت و مقاومت

خط روند یک ابزار ساده برای تشخیص جهت حرکت قیمت های بازار است. مهمتر از آن، توسط معامله گر ها برای تشخیص سطح های حمایت و مقاومت استفاده می شود. در واقع خطوط روند نشان دهنده بالاترین و پایین ترین حد نوسان قیمت ها هستند. این اطلاعات برای سرمایه گذاران در جستجوی استراتژی معاملاتی جهت ورود به معامله و حتی کنترل ریسک از طریق شناسایی نقاط حد ضرر کارساز خواهند بود.

معامله گران تحلیل تکنیکال وقتی قیمت ها به خط روند نزدیک می شوند، دقت زیادی دارند چون این نقاط در تعیین جهت کوتاه مدت قیمت ها نقش عمده ای دارند. وقتی قیمت ها به نقاط حمایتی و مقاومتی نزدیک استراتژی روند می شوند، دو سناریو ممکن است اتفاق بیفتد:

  1. قیمت ها روند را شکسته و در جهت روند قبلی بازار به حرکت خود ادامه می دهند.
  2. یا هم قیمت ها از محدوده روند خارج شده و باعث معکوس شدن یا ضعیف شدن جهت روند قبلی شوند.

نحوه ترسیم خط روند در چارت معاملاتی

خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم میشود؟

تماس نقاط بیشتر با خط روند

چنانکه قبلا اشاره کردیم، خط روند با وصل کردن یک سری از نقاط، کمک می کند تا معامله گر روند بازار و جهت حرکت قیمت ها را تشخیص دهد. سوالی برای معامله گران پیش می آید:

کدام قیمت ها در ترسیم خطوط روند باید به کار روند؟

اکثریت شما از نقاط آغازی، پایانی، بالاترین و پایین ترین قیمت ها اطلاع دارید. اما کدام یک از این نقاط در ترسیم خطوط روند باید مورد استفاده قرار گیرد؟ هیچ پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد.

سیگنال های تکنیکالی از طریق پترن ها و اندیکاتور های مختلفی صادر می شوند و خطوط روند هم از این قاعده مستثنی نیستند. بستگی به تصمیم معامله گر دارد تا از کدام نقاط در ترسیم خط روند استفاده کند و هیچ وقت دو تریدر از یک روش ترسیم مشابه تبعیت نمی کنند.

برخی از معامله گر ها تنها نقاط پایانی قیمت ها را در نظر میگیرند در حالی که برخی دیگر مجموعه از نقاط آغاز، پایانی و بالاترین حد قیمت، برای ترسیم خطوط روند استفاده می کنند. صرف نظر از اتصال قیمت ها، هرچه قیمت های زیادی در تماس با خطوط روند باشند، اعتبار خطوط استراتژی روند روند و قدرت آن هم بالاتر است.

ترسیم خط روند صعودی یا نزولی

خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم میشود؟

به طور کلی خط روند صعودی با به هم وصل کردن نقاط حمایت ایجاد می شود. خطوط روند صعودی اساسا زیر قیمت ها کشیده می شوند و تعدادی نقاط را به هم وصل می کند. در حالت برعکس خطوط روند نزولی با وصل کردن تعدادی نقاط مقاومت به وجود می آیند. باید توجه داشته باشیم از هر دو روند در یک نمودار واحد می توان استفاده کرد. هرچند این روش به عنوان کانال شناخته می شود و فراتر از محدوده این مقاله است.

برای نشان دادن مفهوم ترسیم یک روند صعودی، تصمیم داریم معاملات تجاری یک شرکت را مابین ماه های اوت ۲۰۰۴ تا دسامبر ۲۰۰۵ بررسی کنیم. چنانکه در تصویر بالا میبینید، خط سیاه نقاط پایینی قیمت ها را به هم وصل می کند. هر وقت یک خط روند ایجاد شد، معامله گرها انتظار دارند تا وقتی قیمت ها در محدوده نقاط حمایتی جدید ایجاد می شوند، روند به حرکت قبلی خود ادامه خواهد داد.

به مرور زمان با تصویر زیر برخورد خواهیم کرد. قیمت ها در سال ۲۰۰۵ دوباره با نقاط حمایتی روند تماس پیدا کرده اند. این خیلی مهم است، زیرا هر چه بیشتر قیمت ها با خطوط روند در تماس باشد، تاثیر و اعتبار آن خط نیز بیشتر خواهد بود. در این حالت، معامله گر ها دنبال نقاط ورود می گردند و هرچه پوزیشن ورود به معامله نزدیک خطوط روند باشد بهتر خواهد بود.

خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم میشود؟

خط روند صعودی به مرور زمان نقاط بیشتر را لمس می کند

ورود به معامله از طریق خط روند

هر وقت یک معامله گر در نزدیکی خط روند اقدام به خرید می کند، پوزیشن معاملاتی خود را باز نگه می دارد تا زمانی که قیمت ها به پایین نقاط حمایتی روند نزول کنند. بیشتر معامله گرها تا وقتی که جهت روند رو به بالاست، دستور استاپ لاس خود را به موقعیت های بالاتر انتقال می دهند. با استفاده از این روش یعنی تغییر دادن مکان استاپ لاس، یک معامله گر می تواند به زودی از معامله خارج نشود و آخرین حد سود را به دست آورد.

پایین نگه داشتن حد ضرر یا استاپ لاس زیر خط روند یک روش استراتژیک است. زیرا قیمت ها فضای کافی برای نوسان خواهند داشت و احتمال برخورد قیمت ها با حد ضرر کمتر خواهد بود. در روند صعودی شکل زیر، کاربرد استراتژی ذکر شده یعنی تغییر حد ضرر به نقاط بالاتر می تواند سود قابل توجهی را نصیب معامله گر ها کند.

خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم میشود؟

حد ضرر را زیر خط روند حمایتی تنظیم کنید

تعداد خط روند در یک سهم

نمودار یک سهم پر از نقاطی است که می‌توان با اتصال آن‌ها به یک‌دیگر خط روند را رسم کرد. حال مسئله‌ای که در این‌جا پیش می‌آید این است که اگر بخواهیم تمام این نقاط را به هم وصل کنیم، عملا در هر سهم تعداد زیادی از خطوط روند را خواهیم داشت. در آن صورت کدام‌یک از این خطوط معتبر هستند؟ به کدام‌یک می‌توان اعتماد کرد و بر اساس آن روند سهم را تشخیص داد؟

خط روند

تعداد خط روند برای هر سهم

اگر این خطوط را تصادفی رسم کنید نباید توقع داشته باشید که بازار از آن‌ها پیروی کنند. پس با ترسیم خطوط متعدد و نامعتبر، بیهوده نباید خود را با انبوهی از اطلاعات نادرست گمراه کنید. به این امر توجه کنید که نمودار قیمت سهم در چه نقاطی با خط روند برخورد می‌کند. قطعا اگر روی خطی تنها دو برخورد وجود دارد و روی خط دیگر چهار برخورد، خط اول را نادیده می‌گیریم. قرار نیست هر دو نقطه را به هم وصل کنیم. این امر معمولا برای افرادی که تجربه‌ی چندانی با این مسائل ندارند مشکل‌آفرین می‌شود. به این ترتیب گاه ممکن است با ترسیم نادرست خطوط روند، نتیجه‌ای نادرست بگیرند و تصمیمی اشتباه را بر اساس آن اتخاذ کنند.

اما برای جلوگیری از این مشکل چه باید کرد؟‌ اگر خطی رسم کردید و مطمئن نبودید که این خط درست است یا خیر، تنها باید صبر کنید و با گذشت زمان از صحت خط ترسیمی مطمئن شوید. به این ترتیب اگر برخوردهای بیشتری با خط صورت گیرد می‌توانید بیشتر به آن اعتماد کنید و این روند را در استراتژی معاملاتی خود دخیل کنید. اما زمانی که خطی را ترسیم می‌کنید و پس از مدتی متوجه می‌شوید که برخورد دیگری میان خط روند و نمودار قیمت وجود ندارد، مشخص است که صحت این خط زیر سوال خواهد رفت و روندی که خط آن را ترسیم کرده‌اید با روند سهم هم‌خوانی ندارد.

آیا می‌توان به سیگنال‌های خط روند اعتماد کرد؟

همانند بسیاری دیگر از مفاهیم تحلیلی، استفاده از خط روند به عنوان سیگنال هم امری است که باید با احتیاط فراوان انجام شود. در واقع ورود یا خروج سریع از سهم بلافاصله پس از شکست خطوط روند، امر عاقلانه‌ای نیست. در واقع بهتر است این‌گونه بگوییم که استفاده از این عامل به عنوان سیگنال ورود یا خروج امری است که ممکن است با ریسک‌های فراوانی همراه باشد. همان‌طور که بسیار تاکید می‌شود که تنها با مشاهده‌ی یک عامل یا بر اساس یک اندیکاتور تصمیم نگیرید، این امر در خطوط روند نیز صادق است.

گلوبال تایمز: آمریکا استراتژی خود در قبال اوکراین را تغییر داده است

گلوبال تایمز: آمریکا استراتژی خود در قبال اوکراین را تغییر داده است

برخی از تحلیلگران سیاسی برای روزنامه گلوبال تایمز نوشته‌اند که برد و باخت اوکراین برای آمریکا دیگر مهم نیست و ایالات متحده استراتژی روند صرفا به دنبال دسترسی به اهداف و منافع خود است؛ همچنین این کشور "سیاست خودخواهانه‌ای" را درخصوص سیاست خارجه اتخاذ کرده و با ارسال بیشتر تسلیحات به کی‌یف موجب طولاتی‌تر شدن جنگ می‌شود.

به گزارش ایسنا، گلوبال تایمز در گزارشی نوشت، به نظر می‌رسد درگیری روسیه – اوکراین پایانی ندارد. از ابتدای این جنگ، ایالات متحده تسلیحات سنگین و پیشرفته به اوکراین ارسال کرده و همچنان به این روند ادامه می‌دهد و موجب تشدید این وضعیت می‌شود. آمریکا قطعا می‌داند که با طولانی‌تر شدن درگیری میان این دو کشور می‌تواند به اهداف خود برسد. تا زمانی که روسیه و اوکراین به صلح نرسند، روسیه تضعیف می‌شود و با بلاتکلیفی بیشتری روبرو خواهد شد.

«ژو لیانگ»، دانشیار روابط بین‌الملل در دانشگاه مطالعات بین‌المللی پکن به گلوبال تایمز گفت که هدف ایالات متحده از ارسال کمک‌های نظامی به اوکراین تغییر کرده است.

وی افزود: ایالات متحده درخصوص کمک‌ به اوکراین از هدف اصلی خود دور شده است. در واقع، آمریکا منافع ملی خودش را در نظر می‌گیرد و کمک‌های نظامی این کشور به اوکراین با هدف استراتژیک آن یعنی مبارزه برای قدرت جهانی تنظیم شده است.

"خودخواهی" همیشه یکی از نمادهای سیاست خارجه آمریکا بوده است و درگیری مداوم اوکراین بهترین مثال آن است. ایالات متحده با چنین رویه‌ای، مسئولیت توسعه کشورهای به اصطلاح "متحد" و یا "شریک" را به گردن نمی‌گیرد و حتی به مردم این کشورها هم فکر نمی‌کند. همزمان با درگیری اوکراین و ادامه این بحران، آمریکا به جای اینکه نقش کلیدی را درخصوص حل‌وفصل اختلافات ایفا کند، برعکس، آتش این درگیری‌ها را شعله‌ورتر می‌کند و مانع رسیدن صلح میان روسیه و اوکراین می‌شود.

به عبارت دیگر، ایالات متحده از بحران اوکراین سوءاستفاده می‌کند تا هژمونی خود در جهان را حفظ کند. رهبری جهانی آمریکا از پیش متزلزل شده است. از خروج آمریکا از سوریه، افغانستان تا به همین درگیری و جنگ اوکراین همه بیانگر این است که این کشور (آمریکا) صرفا به دنبال منافع خود است.

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه طی مصاحبه‌ای با تلویزیون دولتی روسیا-۱ هشدار داد که اگر ایالات متحده موشک‌های دوربرد به کی‌یف ارسال کند، روسیه به اقدام علیه "اهداف جدید" خواهد پرداخت؛ وی همچنین خاطرنشان کرد که ارسال تسلیحات به کی‌یف صرفا این درگیری را طولانی‌تر می‌کند.

این اظهارات ولادیمیر پوتین پس از آن مطرح شد که جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا اعلام کرد که سامانه‌های موشکی پیشرفته و دوربرد را به اوکراین ارسال خواهد کرد. پوتین اشاره‌ای نکرد که منظور او از "اهداف جدید" دقیقا چیست. «سونگ ژونگ‌پینگ»، کارشناس نظامی مستقر در پکن به گلوبال تایمز گفت که این اهداف می‌تواند هم در داخل و هم در خارج اوکراین باشد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا