فارکس چیست

نمودارrsiدار

اندیکاتور Bollinger bands یا باندهای بولینگر!

اندیکاتور Bollinger bands یک ابزار تکنیکال است که توسط جان بولینگر ابداع شده است و برای سنجش نوسانات بازار و شناسایی اشباع خرید و اشباع فروش کاربرد دارد.

اساساً این ابزار کوچک به ما می‌گوید که بازار ساکت است یا شلوغ و پر هیاهوست.

زمانی که بازار ساکت است، باندهای اندیکاتور به هم نزدیک‌اند و وقتی بازار شلوغ می‌شود باندها از همدیگر فاصله می‌گیرند.

به چارت زیر نگاه کنید. اندیکاتور بولینگرباندز روی نمودار قرار می‌گیرد، یعنی بر خلاف مواردی مثل RSI و Stochastic که بیرون چارت قرار داشتند، این اندیکاتور روی نمودار نمایش داده می‌شود.

اندیکاتور bollinger bands

با توجه به نمودار زمانی که بازار ساکت است باندها به همدیگر نزدیک شده‌اند، و و قتی روند آغاز می‌شود بازار باندها از هم فاصله می‌گیرند.

2 باند Bollinger Bands این اندیکاتور نوسان بازار را اندازه‌گیری می‌کنند و به همین دلیل با تغییرات بازار بصورت خودکار تطبیق می‌یابد.

باندهای Bollinger Bands

اندیکاتور Bollinger Bands دارای 3 خط است که بر روی چارت رسم می‌شوند:

  1. خط بالایی
  2. خط میانی
  3. خط پایینی

خط میانی در حقیقت میانگین متحرک ساده (SMA)است.

در بسیاری از برنامه‌های نمایش نمودار عدد پیش‌فرض برای این اندیکاتور دوره‌ی 20 روزه است. بسیاری از معامله‌گران از همین عدد استفاده می‌کنند امّا شما می‌توانید از دوره‌های دیگر هم استفاده نمایید تا عملکرد اندیکاتور را با توجه به روش و نیاز خود شخصی‌سازی کنید.

باند بالایی و باند پایین Bollinger Bands بصورت پیش‌فرض نشان‌دهنده 2 انحراف استاندارد بالاتر و 2 انحراف استاندارد پایین‌تر از خط میانی هستند.

اگر بخاطر آشنا نبودن با انحراف استاندارد وحشت کرده‎اید، اصلاً نترسید!

مفهوم انحراف استاندارد اینست که پراکندگی اعداد را اندازه‌گیری می‌نماید.

در صورتی که خط بالایی و خط پایینی هر کدام بجای 2 انحراف استاندارد به اندازه‌ی 1 انحراف استاندارد فاصله داشتند، از لحاظ آماری یعنی 68% از تحرکات قیمتی که اخیراً صورت گرفته در محدوده این 2 باند هستند.

فاصله 2 انحراف استاندارد از لحاظ آماری بدین معناست که 95% از تحرکات قیمتی اخیر در محدوده‌ی این دو باند قرار گرفته است.

بنابراین هر چقدر تعداد انحراف استاندارد بیشتر باشد، قیمت‌های بیشتری در محدوده 2 باند قرار خواهند گرفت.

نیاز نیست که شما در مسائل آماری مربوط به Bollinger Bands عمیق شوید. مهم اینست که بدانید چگونه از این اندیکاتور بدرستی استفاده کنید.

شکسته شدن اندیکاتور Bollinger Bands

اول از همه، بدانید که قیمت تمایل دارد که در درون فاصله میان 2 باند Bollinger Bands حرکت کند.

با توجه به نمودار زیر، آیا قادرید که جهت حرکت نمودار را در آینده حدس بزنید؟

عبور قیمت از bollinger bands

اگر گزینه کاهش قیمت را انتخا کرده اید، حق با نمودارrsiدار شماست! همانطور که میبینید قیمت با باند میانی بازگشته است.

بازگشت قیمت به داخل باندها

چیزی که الان مشاهده کردید Bollinger Bounce کلاسیک است. در این حالت قیمت به باند بالایی برخورد کرد و دوباره بازگشت که در این حالت باندها مانند حمایت و مقاومت داینامیک عمل می‌کنند.

هر چقدر بازه زمانی شما بزرگتر باشد این باندها قوی‌تر خواهند بود.

استفاده از این باندها بعنوان حمایت و مقاومت داینامیک زمانی که بازار رنج است، یک استراتژی موثر است. در این زمان حتماً به عرض باند دقت داشته باشید.

در زمان فاصله گرفتن باندها از هم، از معامله کردن با استفاده از Bollinger bonds اجتناب کنید. بخاطر اینکه قیمت دیگر تمایلی نمودارrsiدار ندارد که در داخل باندها حرکت کند.

فشردگی بولینگر:

زمانی که باندها به هم نزدیک شده و فشرده شوند باید آماده‌ی شکسته شدن آن‌ها بود. اگر پس از فشردگی نمودار باند بالایی را قطع کند، احتمالاً حرکت صعودی ادامه دار باشد.

در صورتی که نمودار باند پایینی را قطع کند، احتمالاً روند نمودارrsiدار نزولی ادامه دار است.

فشردگی باندهای bollinger bands

با توجه به شکل بالا که مربوط به پتروشیمی نوری در تاریخ آبان تا آذر 98 است، باندها به شدت فشرده شده اند و قیمت به باند بالایی را شکسته است. با توجه به این اطلاعات احتمال می‌دهید که سهم به کدام سمت حرکت کند؟

شروع روند بعد از فشردگی bollinger bands

اگر حدس شما حرکت صعودی بود، درست گفته‌اید! فشردگی بولینگر به این شکل کار می‌کند. این استراتژی جوری طراحی شده که به محض شروع روند با آن همراه شود.

این اتفاقات و یافتن روند چیزی نیست که هر روز تکرار شود، امّا اگر دائماً بازار را بررسی کنید ممکن است بتوانید در هفته چند بار روندی را شناسایی و با آن همراه شوید.

استراتژی‌های زیاد دیگری هم هستند که با استفاده از اندیکاتور Bollinger Bands می‌توان از آنها استفاده کرد. اما دو استراتژی توضیح داده شده پر کاربردترین‌ها بودند.

وقت آن است که نمودار خود را باز کرده و با استفاده از Bollinger Bands سهم های خود را بررسی کنید. حتی می‌توانید پارامترهای مختلف را نیز بر روی نمودار آزمایش کنید.

شاخص مقاومت نسبی (RSI) در مقابل نوسانگر تصادفی یا اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator) ؟

هم شاخص مقاومت نسبی (RSI) و هم نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator) ، نوسانگرهای حرکت قیمت هستند که برای پیش بینی روند بازار استفاده می شوند. آنها علیرغم اهداف مشابه ، نظریه ها و روش های اساسی بسیار متفاوتی دارند. نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator) بر این فرض پیش بینی می شود که بسته شدن قیمت ها باید نزدیک به همان جهت روند فعلی باشد. شاخص مقاومت نسبی (RSI) با اندازه گیری سرعت حرکات قیمت ، سطح (overbought) و (oversold) را دنبال می کند. بیشتر تحلیلگران از (RSI) به جای نوسانگر تصادفی استفاده می کنند ، اما هر دو شاخص فنی مشهور و معتبر هستند.

شاخص مقاومت نسبی (RSI)

ج. ولز وایلدر جونیور (J. Welles Wilder Jr.) ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) را با مقایسه سودهای اخیر در بازار با ضررهای اخیر ایجاد کرد و توسعه داد. این یک شاخص اندازه حرکت (momentum) می باشد که میزان تغییرات قیمت اخیر را ارزیابی می کند تا شرایط (overbought) یا (oversold) را در قیمت سهام یا دارایی های دیگر ارزیابی کند. (RSI) به عنوان نوسان ساز یا اسیلاتور (oscillator) نمایش داده می شود (نمودار خطی که بین دو سطح شدید حرکت می کند) و می تواند از ۰ تا ۱۰۰ داشته باشد و بر روی یک خط زیر نمودار قیمت ترسیم می شود. نقطه میانی خط ۵۰ است. هنگامی که ارزش( RSI) بالاتر از ۷۰ باشد ، دارایی اصلی به عنوان( overbought) در نظر گرفته می شود. در مقابل ، این دارایی وقتی (RSI) زیر ۳۰ خوانده می شود (oversold) است. معامله گران همچنین از (RSI) برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت ، واگرایی نقاطی برای بازگشت های احتمالی و تأیید سیگنال ها از سایر شاخص ها استفاده می کنند.

نوسانگر تصادفی یا اسیلاتوراستوکاستیک (Stochastic Oscillator)

نوسان سازهای تصادفی توسط جرج لین (George Lane) ساخته شده اند. نوسان ساز تصادفی یک شاخص اندازه حرکت است که قیمت بسته اوراق بهادار را با طیف وسیعی از قیمت های آن در طی یک دوره زمانی خاص مقایسه می کند. حساسیت نوسان ساز در برابر تحرکات بازار با تنظیم آن دوره زمانی و یا با گرفتن میانگین متحرک نتیجه کاهش می یابد. این شاخص برای تولید سیگنال های تجارتی (overbought) و (oversold) استفاده می شود.

لین (Lane) معتقد بود که قیمت ها در روند های صعودی مایل به بالا و در روند های نزولی مایل به پایین هستند. مانند (RSI) ، مقادیر تصادفی در طیف وسیعی بین ۰ تا ۱۰۰ ترسیم می شوند. شرایط (Overbought) وقتی نوسان ساز بالاتر از ۸۰ باشد در نظر گرفته می شود ، و وقتی ارزش زیر ۲۰ باشد ، دارایی (oversold) در نظر گرفته می شود.نمودار نوسانگر تصادفی به طور کلی از دو خط تشکیل شده است: یکی نشان دهنده مقدار واقعی نوسان ساز برای هر جلسه ، و دیگری منعکس کننده میانگین ساده ی حرکت سه روزه ی آن است. از آنجا که به نظر می رسد قیمت به دنبال اندازه حرکت (momentum) است ، تقاطع این دو خط به عنوان سیگنالی مبنی بر اینکه ممکن است یک بازگشت در کارها باشد در نظر گرفته می شود ، زیرا نمودارrsiدار این امر نشانگر تغییر بزرگ در اندازه حرکت روزانه است.

واگرایی بین نوسان ساز تصادفی و حرکت قیمت روند نیز به عنوان یک سیگنال بازگشت مهم دیده می شود. به عنوان مثال ، اگر یک روند نزولی به (lower low) جدید برسد ، اما نوسان ساز (higher low) را نشان دهد ، ممکن است این نشانگر این باشد که نزولی ها از مقدار حرکت خود خسته می شوند و یک بازگشت صعودی در حال تولید است.

نتیجه گیری

به طور کلی ، (RSI) در بازارهای روند دار مفیدتر است و استاکوستیک ها در بازارهای جانبی یا بازارهای متغیر مفید تر است. (RSI) برای اندازه گیری سرعت حرکت قیمت ها طراحی شده است ، در حالی که فرمول نوسان ساز تصادفی به بهترین وجه در بازه های تجاری ثابت کار می کند.

واگرایی مخفی - مینی دوره آموزشی

همگرایی در تحلیل تکنیکال نمودار نفت خام

جدا از طبقه‌بندی سه‌گانه واگرایی‌ها، می‌توان براساس رفتار پیش روی آن‌ها یک طبقه‌بندی دوگانه نیز برای آن‌ها تعریف کرد که بر این اساس واگرایی‌ها به دو گونه واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می‌شوند. بعد از شکل‌گیری واگرایی مثبت، قیمت به سطوح بالاتر افزایش می‌یابد و بعد از واگرایی منفی، انتظار ریزش قیمت می‌رود. نمودارهای زیر یک نمونه از واگرایی مثبت و یک نمونه از واگرایی منفی را نشان می‌دهد.

واگرایی منظم مثبت

واگرایی منظم منفی در نمودار شاخص کل بورس تهران

توجه: دقت به این نکته ضروری است که واگرایی به تنهایی مبنای تصمیم‌گیری و معامله نبوده و می‌بایست در تأیید سایر بخش‌های تحلیل تکنیکال ارائه شود.

در عمل می‌توان گفت که واگرایی در اصل یک هشدار به معامله‌گر در خصوص تغییر روند فعلی می‌باشد. در صورت شکل‌گیری واگرایی‌ها در نقاط حمایت یا مقاومت نمودار قیمت، هشدار صادر نمودارrsiدار شده از جانب واگرایی‌ها قابل تأمل‌تر خواهد بود.

همچنین لازم به ذکر است که واگرایی‌ها در تمام نقاط مدنظر در نمودار قیمت ایجاد نمی‌شوند و به همین دلیل، معامله صرفاً براساس واگرایی‌ها می‌تواند منجر به از دست دادن نقاط ورود زیادی شود.

انواع واگرایی‌ها در نقاط مختلف یک روند شناسایی می‌شوند و هریک گویای نکته‌ای متفاوت هستند. واگرایی‌های منظم و مبالغه‌شده در انتهای یک روند شناسائی شده و نشان‌دهنده تغییر روند هستند. در حالی که واگرایی مخفی در طول روند شکل می‌گیرد و نشان‌دهنده ادامه روند مدنظر می‌باشد.

واگرایی مخفی

همانطور که گفته شد، واگرایی مخفی در طول یک روند تشکیل شده و نشان دهنده ادامه روند می‌باشد. از نظر تأیید ادامه روند می‌توان گفت که واگرایی مخفی همانند الگوهای ادامه دهنده عمل می‌کنند. برای بررسی این واگرایی در روند صعودی دو کف متناظر ابتدای روند و در روند نزولی دو سقف متناظر اول در نمودار قیمت و اندیکاتور با یک خط به هم وصل شده و شیب این دو خط نسبت به هم سنجیده می‌شود. هنگامی که شیب دو خط غیر هم علامت باشند، واگرایی مخفی ایجاد می‌شود.

به بیان دیگر، در روند صعودی کف‌های بالاتر تشکیل می‌شود، در حالی که در اندیکاتور کف‌های پایین‌تر ایجاد می‌شود و در روند نزولی سقف‌های پایین‌تر را در نمودار قیمت شاهد هستیم، در حالی که در اندیکاتورها سقف‌های بالاتری شکل گرفته است.

واگرایی مخفی مثبت (HD+)

اکنون با مفهوم واگرایی مخفی آشنائی لازم پیدا شده است، به بررسی چند مثال در بازار سرمایه می‌پردازیم تا تأثیر این واگرایی‌ها بررسی گردد. در ابتدا به بررسی واگرایی مخفی مثبت می‌پردازیم:

مثال 1:

در این مثال که در ماه‌های خرداد و تیر سال 1397 در شاخص کل بورس اتفاق افتاد، شاخص پس از یک صعود دو هفته‌ای وارد فاز اصلاح شد و تا سطح 38.2 فیبوناچی جنبش قبل ریزش داشت. در انتها با ساخت کف و سقفی مینور شروع به صعود کرد که با توجه به شکل واگرایی مخفی شکل گرفته در این برهه زمانی نشان‌دهنده ادامه روند صعودی بوده است.

واگرایی مخفی مثبت در نمودار شاخص کل بورس تهران

مثال 2:

در مورد بعدی، با ادامه جنبش شکل گرفته در خرداد سال 97 تا اوایل مهرماه به فرم 5 موج جنبشی الیوت، شاخص وارد فاز اصلاحی ماژورتری نسبت به اصلاح مثال قبل شد. این اصلاح به فرم زیگزاگ شکل گرفت و انتهای موج C آن متناسب با سطح 161.8 فیبوناچی از موج A بود و سپس با ساخت کف و سقف بالاتر فاز جنبشی بعد را تشکیل داد. در شکل زیر همانطور که نشان داده شده است، واگرایی مخفی در پیوت‌های ماژور ادامه روند ماژور صعودی را تأیید کرده است.

واگرایی مخفی مثبت در نمودار شاخص کل بورس تهران

مثال 3:

در این مثال، در طول اصلاح ماژور شکل گرفته در شاخص کل از ابتدای سال 1395، یک موج صعودی از تیرماه شروع به شکل گیری کرد که در طول این موج و در بین ریزموج‌های تشکیل شده داخل آن، یک واگرایی مخفی مثبت در انتهای یک ریزموج اصلاحی، که روی سطح 61.نمودارrsiدار 8 از ریزموج جنبشی قبل از خود به اتمام رسیده، تشکیل شده است.

واگرایی مخفی مثبت در نمودار شاخص کل بورس تهران

واگرایی مخفی منفی (HD-)

اکنون به بررسی واگرایی‌های مخفی منفی در بازار سرمایه می‌پردازیم:

مثال 1:

بعد از شروع ریزش بزرگ بیت کوین در دسامبر سال 2017، در دسامبر سال 2018 یک صعود اتفاق افتاد که برای بسیاری شروع جنبش جدید را نوید می‌داد. ولی این صعود در ژوئن سال 2019 به اتمام رسید و ریزش بعد از خود را با دو واگرایی مخفی حول سطح استاتیک روانی 10.000 دلار تأیید کرد که تا مارس 2020 ادامه داشت و سپس مجدداً شروع به افزایش قیمت کرد.

واگرایی مخفی منفی در نمودار بیت کوین

مثال 2:

طی ریزش اولیه بیت کوین در سال 2018، در یک برهه زمانی از سرعت ریزش قیمت آن کاسته شد ولی همچنان با یک خط روند نزولی به ریزش ادامه داد تا سرانجام در نوامبر 2018 سرعت ریزش قیمت مجدداً افزایش پیدا کرد. این امر باعث شد این برهه زمانی برای افرادی که موج‌شماری الیوت انجام می‌دهند، موج B با الگوی مثلث اصلاحی و ریزش بعد از آن موج C شمرده شود. در طول موج B و هم‌راستا با خط روند نزولی، دو واگرایی مخفی ایجاد شد که نشان‌دهنده ادامه دار بودن ریزش فعلی در آن زمان بود.

واگرایی مخفی منفی در نمودار بیت کوین

مثال 3:

جفت ارز EURUSD (یورو بر حسب دلار آمریکا) در دسامبر سال 2009 با تشکیل قله پایین‌تر اخطار تغییر روند را صادر کرد و خط روند نزولی اولیه در راستای ریزش ایجاد شد. با تشکیل کف پایین‌تر در ژوئن 2010، تغییر روند تأیید شد و انتظار ریزش‌های بیشتری می‌رفت. مخصوصاً با ریزشی که بعد از برخورد با خط روند نزولی در نوامبر 2010 اتفاق افتاد، تشکیل کف پایین‌تر سناریوی محتمل بود. ولی بعد از ایجاد یک واگرایی مخفی مثبت با پیوت‌های مینور، خط روند نزولی رو به بالا شکسته شد و قیمت شروع به رشد کرد که می‌توانست برای بسیاری نشانه شروع روند صعودی باشد.

ولی قیمت با رسیدن به خط استاتیک 1.48888 قبل از قله ماژور قبل تغییر مسیر داد و شروع به ریزش کرد که در این نقطه واگرایی مخفی تشکیل شده پتانسیل ادامه‌دار بودن روند نزولی پیشین را نشان می‌داد. قیمت با برخورد به روی خط روند و تشکیل پولبک مجدداً روند صعودی را نشان می‌داد ولی با توجه به ضعیف بودن این برگشت رو به بالا تحلیل‌گرانی که نمودارخوانی را براساس ویژگی امواج انجام می‌دهند به اصلاحی بودن این رفتار شک می‌کردند و با اولین نشانه از ریزش معاملات فروش را باز می‌کردند. در ریزش بعد از آن قیمت حول خط روند شروع به نوسان کرد که در پی تشکیل قله پائین‌تر در نمودارrsiدار درجه مینور یک واگرایی مخفی دیگر تشکیل شد که تأیید بیشتری بر ریزش می‌داد و قیمت بعد از آن شروع به ریزش کرد.

واگرایی مخفی منفی در نمودار یورو بر حسب دلار

نتیجه‌گیری

هرچند همگرایی و واگرایی‌های نمودار قیمت با اندیکاتورها می‌توانند کمک شایانی در انجام به موقع معاملات داشته باشند، ولی تحلیل‌گر باید دقت داشته باشد که این تکنیک صرفاً می‌تواند تأییدی بر سایر تحلیل‌ها و ابزارهای استفاده شده در آن نمودار باشد و استفاده تنها از آن نه تنها سوددهی زیادی ندارد، بلکه می‌تواند باعث ایجاد ضرر مرکب در معاملات فرد شود.

مورد دیگری که بایست به آن توجه شود، عدم همگرایی اندیکاتورها در مسیر پیشروی نمودار قیمت است که این برای فردی که از تعداد اندیکاتورهای زیادی استفاده می‌کند می‌تواند گیج‌کننده باشد. توصیه‌ای که در این رابطه می‌شود این است که تحلیل‌گر در طول پروسه استراتژی‌سازی خود نهایتاً از 3 اندیکاتور و آن هم فقط در نقاط حمایت و مقاومت استفاده کند تا به بهترین بازدهی در معاملات خود برسد.

در نهایت، مهم‌ترین موردی که هر فرد در بازار سرمایه می‌بایست به آن توجه کند این است که بحث تحلیل و سیگنال‌گیری درست و به جا در پروسه معاملاتی فرد صرفاً 20% از کل موفقیت وی را تضمین می‌کند و 80% باقی‌مانده تماماً با مدیریت درست و اصولی ریسک و سرمایه بدست می‌آید.

نمودارrsiدار

جفت ارز دلار/ین از بالاترین سطح پنج ساله خود بازگشت و دوباره به 116.00 رسید. این جفت ارز در آستانه آغاز معاملات بازار اروپا در روز چهارشنبه حدودا 0.06% کاهش یافته است.

جفت ارز دلار/ین در الگوی کوتاه مدت پرچم صعودی قرار دارد؛ با این وجود، اندیکاتور RSI در بازه زمانی روزانه شرایط اشباع خرید را دارد و اندیکاتور MACD در بازه زمانی ساعتی علایم نزولی از خود نشان می دهد. با این اوصاف، آخرین حرکت نزولی دلار/ین را می توان به شکست خط حمایت هفتگی، مقاومت فعلی، مرتبط دانست.

شایان ذکر است که خط حمایت الگوی پرچم ذکر شده نزدیک 115.90، نزول فوری این جفت نمودارrsiدار ارز را قبل از سطح میانگین متحرک 50 ساعته در 115.67 محدود می کند.

در عین حال، عبور از نقطه تلاقی حمایت قبلی و خط بالای الگوی پرچم، نزدیک 116.20، به نظر می ‌رسد کار بسیار سختی برای خریداران جفت ارز دلار/ین باشد.

برخلاف نمودار ساعتی، نمودار روزانه نشان می ‌دهد که، طبق شرایط اشباع خرید اندیکاتور RSI، خریداران دلار/ین نزدیک خط روند شیب‌ دار صعودی از اکتبر در حدود 116.50 در حال از دست دادن قدرت خود هستند.

اما بازگشت اصلاحی تا زمانی که خط حمایت دو هفته ای نزدیک 115.25 شکسته نشود، کمتر نگران کننده خواهد بود.

با این وجود، فروشندگان جفت ارز دلار/ین تا زمانی که قیمت بالای میانگین متحرک 50 روزه و خط روند شیب دار صعودی از ماه سپتامبر، نزدیک 114.00 باقی بماند، محتاط می مانند.

به طور خلاصه، معامله گران دلار/ین نزدیک بالاترین سطح چند روزه دنبال علایم بیشتری هستند.
نمودار روزانه

به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقه‌مندان و سرمایه‌گذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور می‌کنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت می‌کنند، منجر می‌شود. در این میان جای خالی آموزش و دانش‌اندوزی به وضوح احساس می‌شود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاس‌های خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاس‌های مالتی مدیا گرفته، تا دوره‌های عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیل‌های روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.

آموزش اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال

اندیکاتورها یکی از پرکاربرد ترین ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال هستند. در واقع اندیکاتور ها را می توان به عنوان ابزاری برای تحلیل بهتر و دقیق تر نمودارها در نظر گرفت. با استفاده از اندیکاتور یک تحلیلگر تکنیکال قادر خواهد بود تا تمامی قیمت های موجود در ترید رمز ارزها و بورس را پیش بینی کند. در واقع می توان الگوریتم پایه در تحلیل تکنیکال را بر پایه علم ریاضیات بیان کرد. اندیکاتورها یا همان indicators با استفاده از محاسبات ریاضی، قیمت و حجم اطلاعات را ارائه می دهند. هر اندیکاتور می تواند شامل چهار رکن نمودارrsiدار اساسی باشد که در بحث آموزش اندیکاتورها به آنها می پردازیم. این چهار رکن اساسی به شرح زیر هستند:

  • روند (trend)
  • تکانه (momentum)
  • حجم (volume)
  • نوسان (volatility)

اندیکاتور روند آکو

اندیکاتورهای روند یا Trend

در بسیاری از موارد روند بازار برای تحلیل تکنیکال در ترید رمز ارزها مشخص است. در این موارد تریدر ها از اندیکاتورهای روند یا trend استفاده می کنند. اندیکاتور های روند دائما بین نقطه بالایی و پایینی نمودار تغییر می کنند. به همین دلیل به آنها oscillator نیز گفته می شود. برای آموزش اندیکاتورهای روند می توان سه الگوریتم اساسی را مورد بررسی قرار داد. شما برای تحلیل تکنیکال با روش اندیکاتور روند می توانید از سه الگوریتم زیر استفاده کنید.

  • توقف و بازگشت سهموی یا پارابولیک سار یا Parabolic SAR
  • بخش‌هایی از ایچیموکو یا Ichimoku
  • میانگین متحرک همگرا، واگرا یا Moving Average Convergence Divergence

توجه داشته باشید که در بسیاری از منابع الگوریتم میانگین متحرک همگرا واگرا با نام اختصاری macdy نیز شناخته و بیان شده است.

اندیکاتورهای تکانه یا Momentum

در بسیاری از موارد برگشت پذیر بودن ترید ها برای ما دارای اهمیت است. همچنین لازم است تا قدرت تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار گیرد. در این موارد برای آموزش اندیکاتورها بحث اندیکاتورهای تکانه یا momentum مطرح می شود. یک تریدر خوب و باهوش برای تشخیص کف و سقف قیمت ها از اندیکاتور های تکانه یا momentum استفاده می کند. مانند اندیکاتور روند، این اندیکاتور نیز از سه شاخص اصلی تشکیل شده است که آنها را به شرح زیر نام می بریم.

  • شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index
  • تصادفی یا استوکاستیک یا Stochastic
  • شاخص حرکت جهت‌دار میانگین یا Average Directional Index

اندیکاتور حجم یا Volume

در اولین گام شاید با این سوال مواجه شوید که منظور از حجم در تحلیل تکنیکال چیست؟ حجم را می توان به عنوان تعداد سهم های خرید و فروش شده در یک بازه زمانی مشخص در نظر گرفت. در ترید رمز ارزها نیز می توان این بحث را به تعداد ترید های خرید و فروش شده تعمیم داد. پس می توان اندیکاتور حجم را به عنوان وسیله ای برای تحلیل تکنیکال حجم بازار در نظر گرفت. این اندیکاتور به شما کمک می کند تا دریابید حجم بازار چگونه با گذشت زمان تغییر می کند. همچنین با استفاده از آن می توانید میزان سهم و ترید خرید و فروش شده در واحد زمانی مشخص را پیش بینی کنید.
این اندیکاتور را می توان به عنوان پرکاربردترین اندیکاتور معرفی کرد. زمانی که بازار دچار تغییر می شود، با استفاده از آنالیز تغییرات حجم به وجود آمده می توان قدرت و شدت تغییرات را نیز تحلیل کرد. در نتیجه می توان اندیکاتور حجم را به عنوان پیش نیاز اصلی اندیکاتور تکانه یا momentum در نظر گرفت. این امر به خوبی می تواند اهمیت بسیار بالای این بحث را به ما نشان دهد. به صورت کلی می توان الگوریتم این بحث را با جمله ” حجم قوی تر تداوم بیشتری دارد. ” بیان کرد. با توجه به این الگوریتم، سه شاخص اساسی برای این اندیکاتور مطرح می شود. این شاخص ها عبارتند از:

  • حجم متعادل یا On-Balance Volume
  • جریان پول چایکین یا Chaikin Money Flow
  • اسیلاتور حجم کرلینجر یا Klinger Volume Oscillator

می خوای یک تریدر حرفه‌ای بشی؟

اندیکاتور نوسان یا Volatility

در بحث نمودارrsiدار نمودارrsiدار آموزش اندیکاتورها می توان اندیکاتور نوسان یا volatility را به عنوان پر مطلب ترین و پیچیده ترین اندیکاتور معرفی کرد. البته پیچیده بودن آن به معنای غیر قابل فهم بودن نیست! بلکه بیشتر بر ریزه کاری های موجود در آن دلالت دارد. اندیکاتور نوسان یا volatility به ما می گوید که قیمت یک ترید رمز ارز در یک دوره مشخص زمانی چه قدر تغییر می کند. همانطور که در بحث آموزش تحلیل تکنیکال گفته شد، درآمدزایی بدون وجود نوسان در بازار امری غیر ممکن است. در واقع وظیفه یک تریدر نیز در وجود همین نوسانات خلاصه می شود.

شرط دستیابی به سود، تغییر قیمت ها است. هرچه نوسانات موجود بیشتر باشد، قیمت ها نیز بیشتر تغییر می کنند. توجه داشته باشید که اندیکاتور های نوسان یا volatility هیچ اطلاعاتی در رابطه با جهت تغییرات به ما نمی دهند. اندیکاتورهای نوسان یا volatility تنها برای این امر به وجود آمده اند تا دامنه تغییرات را محاسبه کنند.

تا اینجا با چهار رکن اساسی موجود در آموزش اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. اما این آشنایی به صورت کلی برای ما سودمند نخواهد بود. لذا بهتر است تا با تعدادی از اندیکاتورهای معروف، به صورت کاربردی تر آشنا شویم. به عقیده بسیاری از متخصصین در این زمینه هفت اندیکاتور وجود دارند. به نمودارrsiدار این اندیکاتورهای محبوب، اندیکاتورهای هفتگانه می گویند. برای درک بهتر استفاده از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، بهتر است با تعدادی از این اندیکاتورهای هفت گانه آشنا شویم.

اندیکاتورهای باند بولینگر

در زمینه آموزش اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال باند بولینگر را به عنوان یکی از شاخص های اساسی در اندیکاتورهای نوسان در نظر میگیریم. این شاخص از دو خط انحراف معیار و میانگین تشکیل شده است که می تواند یک باند را تحلیل و تولید کند. به هنگام آرامی بازار این باند باریک بوده و در زمان ایجاد آشفتگی در بازار پهنای باند افزایش پیدا می کند. چه بازار دارای روند باشد و چه محدود، تفاوتی ندارد! باند بولینگر برای تجارت در هر دو بازار مذکور بسیار مناسب است.

خط میانگین متحرک در نمودار بولینگر را در نظر بگیرید. در بازارهای دارای برگشت، جهت برگشت در نمودار همواره مانند یک رگرسیون خطی عمل می‌کند. در نتیجه این امر می توان نتیجه گرفت که جهت برگشت همواره به سمت خط میانگین متحرک است. در واقع به عبارت ساده تر، نمودار بولینگر را می توان به عنوان یک نمودار پویا یا داینامیک معرفی کرد.

اندیکاتور باند بولینگر در آکو

به عنوان مثال فرض کنید یک قیمت به بالای باند رسیده باشد. در چنین شرایطی چه تصمیمی می گیری؟ در چنین شرایطی بهترین کار فروش است. زمانی که یک قیمت به بالای باند برخورد می کند، راه حل قرار دادن یک سفارش فروش در بالای باند است. انجام این کار از وقوع شکست احتمالی جلوگیری می کند. همچنین چنین کاری موجب پایین آمدن قیمت می شود. شما قادر خواهید بود تا روند پایین آمدن قیمت را تا رسیدن به باند پایین کنترل کرده و بیشترین سود را ببرید.
گاهی مواقع لازم است تا زمان دقیق خروج از سهم یا فروش ترید رمزارزها را بدانیم. این کار با استفاده از فشردگی نمودار امکان پذیر خواهد بود. زمانی که نمودار بولینگر دچار فشردگی می شود، بهترین زمان برای خروج از سهم فرا رسیده است. اما فشردگی چیست؟ هرچه دو باند بالایی و پایینی در نمودار بولینگر به یکدیگر نزدیک شوند، فشردگی نیز بیشتر می شود. زمانی که دو باند بیش از حد مجاز به یکدیگر نزدیک شوند، امکان شکست افزایش پیدا می کند. اما از آنجایی که نمی توان در چنین شرایطی جهت بازار را پیش بینی کرد، بهتر است معامله را تمام کرده و از سهم خارج شوید.
سخن نهایی درباره نمودار بولینگر به این شرح است: در تحلیل تکنیکال نمی توان جهت بازار را به کمک بولینگر شناسایی کرد. چرا که این شاخص بر مبنای اندیکاتورهای نوسانی تعریف شده است. تنها می توان اینگونه پیش بینی کرد که نمودار همواره تمایل دارد تا به میانگین متحرک نزدیک شده و در صورت وقوع فشردگی می تواند اخطاری مبنی بر شکست باشد.

ایچی موکو چیست؟

تا اینجا با مفاهیم بسیار زیادی در رابطه با اندیکاتورها آشنا شدیم. همچنین دانستیم این مفاهیم چه ارتباطی با تحلیل تکنیکال دارند. مفهوم بسیار مهم دیگری که لازم است با آن آشنا شویم ایچیموکو است. ایچیموکوها یکی از مهمترین کانسپت های موجود در اندیکاتورها هستند. ایچیموکو یا ابر ایچیموکو (AKA Ichimoku Cloud) را می توان به صورت تعدادی خط که روی نمودار ترسیم شده اند معرفی کرد. در واقع می توان ایچیموکو یا ابر ایچیموکو را ابزاری دانست، که با دقت بسیار زیادی قیمت های به وجود آمده در آینده را پیش بینی می کند. شاید به عقیده برخی این مفهوم بسیار پیچیده باشد. در نتیجه لازم است تا تعدادی از زیر مجموعه های این اندیکاتور را تعریف کنیم.

  • کیجون سن یا Kijun Sen : این خط که غالبا با رنگ آبی نمایش داده می شود یکی از اساسی ترین خطوط موجود در ایچیموکو یا ابر ایچیموکو برای تحلیل تکنیکال است. این خط میانگین بالاترین سقف و پایین ترین کف موجود در نمودار را نشان می دهد. این خط معمولا برای دوره های ۲۶ روزه نمایش داده می شود.
  • تنکن سن یا Tenkan Sen : بسیاری از متخصصین به این خط، خط چرخش می گویند. زمانی که در یک ایچیموکو یا ابر ایچیموکو صحبت از تنکن سن می شود، منظور همان کیجون سن (Kijun Sen)در یک دوره نه روزه است. این خط را با رنگ قرمز نمایش می دهیم.
  • چیکو اسپن یا Chikou Span : متخصصین این خط را با رنگ سبز ترسیم می کنند. چیکو اسپن (Chikou Span) این امکان را به ما می دهد تا بیشترین قیمت در ۲۶ دوره متوالی را از نمودار استخراج کنیم.

شاخص قدرت نسبی و ارزش آن در تحلیل تکنیکال

شاخص قدرت نسبی را با نام اختصاری RSI می شناسیم. این شاخص یکی از ارکان اصلی در اندیکاتور های تکانه است که به صورت یک مقیاس جداگانه در تحلیل تکنیکال استفاده می شود. برای مقیاس بندی شاخص قدرت نسبی (RSI) یک جدول را با استفاده از اعداد طبیعی از ۰ تا ۱۰۰ عدد گذاری می کنیم. هر گاه قیمت یک واحد ترید از قیمت پیش بینی شده بیشتر باشد، قدرت نسبی (RSI) به ما کمک می کند تا آن را شناسایی کنیم. به صورت کلی مقدار قدرت نسبی (RSI) باید چیزی در حدود ۳۰ تا ۷۰ درصد باقی بماند.
اما قدرت نسبی (RSI) چه فایده ای برای تحلیل تکنیکال دارد؟ در واقع با استفاده از قدرت نسبی (RSI) میزان کف و سقف بازار مشخص شده و زمان برگشت بازار مشخص می شود. این امر به شما کمک می کند تا در بهترین زمان ممکن اقدام به خرید و فروش کنید.

شاخص قدرت نسبی

شاخص حرکت جهت دار میانگین (ADX)

در تحلیل تکنیکال می توانیم شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) را به عنوان یکی از شاخص های اصلی در اندیکاتور روند یا trend در نظر بگیریم. همانند قدرت نسبی، شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) نیز با اعدا ۰ تا ۱۰۰ مقیاس گذاری می شود. در تحلیل تکنیکال می توان از این شاخص به عنوان یک سیگنال در قدرت بازار استفاده کرد. به ADX های زیر ۲۰ روند ضعیف و به ADX های بالاتر از ۵۰ روند قوی می گوییم. البته باز هم لازم به ذکر است که شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) تنها برای بیان قدرت روند استفاده شده و جهت آن را به ما نشان نمی دهد.
اما به هنگام تحلیل تکنیکال در معاملات چه طور می توانیم از شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) استفاده کنیم؟ این شاخص به منظور جلوگیری از ورود یا خروج اشتباه طراحی شده است. همانطور که گفته شد با استفاده از این اندیکاتور نمی توانیم جهت معاملات را پیش بینی کنیم. در نتیجه این اندیکاتور همواره به صورت ترکیب با سایر اندیکاتورها استفاده می شود. به عبارت دیگر این اندیکاتور به تنهایی یک ابزار ناکارآمد در تحلیل تکنیکال بوده و نمی تواند به تنهایی پاسخگوی نیاز تریدرها باشد.

بسیاری بر این باور هستند که استفاده از ADX در آغاز ورود به سهم کارآمد نیست. اما این عقیده چه دلیلی دارد؟ به بیان ساده این جمله کاملا درست است. شما نمی توانید برای آغاز کار بر روی یک ترید از ADX استفاده کنید. همانند بسیاری دیگر از شاخص هی موجود در اندیکاتورهای روند، ADX نیز از قیمت ها عقب است. این عقب بودن مانع از کارآمدی آن برای تحلیل تکنیکال بوده و بهتر است در استفاده از آن دقت شود.

پس چگونه می توانیم ADX را به کار ببندیم؟ پاسخ ساده است. همانگونه که در ابتدای صحبت در رابطه با روندها آشنا شدیم، پیش بینی در بازار های قوی بسیار دقیق تر از بازار های ضعیف است. در نتیجه بازارهای قوی بستر بسیار مناسبی برای استفاده از شاخص حرکت جهت دار میانگین می باشد.

سوالات متداول در مورد اندیکاتورها

اندیکاتور ها یکی از ابزار های بسیار مهم و کاربردی در ترید و تحلیل تکنیکال هستند که برای شناخت کامل نمودار قیمت و درک بهتر آن استفاده می شوند. با استفاده از اندیکاتورها می توان یک شکل هندسی در کنار نمودارها مشاهده کرد که به تریدرها کمک می کند تحلیل بهتری داشته باشند.

برای ساخت یا ایجاد اندیکاتور ها از فرمول های ریاضی استفاده می کنند. این فرمول ها بر روی حجم معاملات و قیمت های مربوطه اعمال شده و سبب می شود اندیکاتورهای متفاوتی ساخته شوند.

اصولا در تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها استفاده می کنند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا