مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟

دوره DBA گرایش مدیریت استراتژیک با رویکرد ارزش آفرینی برای مدیران و ایجاد قابلیت تحلیل سریع کسب و کار به مدت 350 ساعت و در طی یکسال توسط دفتر آموزش های عالی تخصصی دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار خواهد شد. و در پایان به شرکت کنندگانی که موفق یه طی نمودن دوره مطابق با ضوابط دانشگاه تهران شوند گواهی نامه پایان دوره از دانشگاه تهران اعطاء خواهد شد. زمانبندی دوره عالی DBA مدیریت استراتژیک : بخش اول بصورت حضوری و همزمان آنلاین روزهای پنج شنبه ساعت 14 الی 20 بخش دوم دروس تخصصی بصورت کاملا آنلاین روزهای پنج شنبه یا جمعه ساعت 14 الی 20
دوره DBA مدیریت استراتژیک
دانشکده فنی دانشگاه تهران با درنظر گیری تغییرات سریع محیط پیرامون کسب و کار، سازمان هایی موفق به دوام و پایداری خواهند شد که ضمن تقویت قوای رهبری خود امکان خلق آینده از طریق مطالعه و پژوهش هدفمند را داشته باشند. برنامه ریزی برای این مهم را میتوان در برترین دانشگاه های دنیا نیز ازجمله دانشگاه کسب و کار هاروارد و دانشگاه کسب و کار لندن مشاهده نمود.
با درنظرگیری فضای رقابتی امروز و سرعت تحولان پیش روی انواع کسب و کارها، دوره DBA با گرایش مدیریت استراتژیک در دانشکده فنی دانشگاه تهران و با ارائه مهمترین سرفصلهای مورد نیاز برای مدیریت حرفهای یک کسب و کار طراحی و تدوین شده است.
ذکر این نکته لازم است که با توجه به شیوع بیماری کرونا این دوره با رعایت ضوابط بهداشتی و نیز درصورت تایید هیئت رئیسه دانشکده بصورت حضوری برنامه ریزی شده است. بدیهی است درصورتی که براساس دستورالعمل های ستاد ملی کرونا و دانشکده، امکان برگزاری کلاس بصورت حضوری فرآهم نباشد تا عادی شدن شرایط، کلاس آنلاین برقرار خواهد بود.
محتوای و زمانبندی دوره DBA گرایش مدیریت استراتژیک دانشکده فنی دانشگاه تهران
دوره DBA گرایش مدیریت استراتژیک با رویکرد ارزش آفرینی برای مدیران و ایجاد قابلیت تحلیل سریع کسب و کار به مدت 350 ساعت و در طی یکسال توسط دفتر آموزش های عالی تخصصی دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار خواهد شد. و در پایان به شرکت کنندگانی که موفق یه طی نمودن دوره مطابق با ضوابط دانشگاه تهران شوند گواهی نامه پایان دوره از دانشگاه تهران اعطاء خواهد شد.
زمانبندی دوره عالی DBA مدیریت استراتژیک :
بخش اول بصورت حضوری و همزمان آنلاین روزهای پنج شنبه ساعت 14 الی 20
بخش دوم دروس تخصصی بصورت کاملا آنلاین روزهای پنج شنبه یا جمعه ساعت 14 الی 20
دروسی که دانش پذیران در طی این دوره خواهند مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ گذراند نیز به شرح جداول زیر می باشد:
برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
برنامه ریزی استراتژیک فرآیند مدیریتی است که برای ایجاد یک برنامه بلند مدت جهت رسیدن به یک وضعیت ایده آل استفاده می شود. برنامه ریزی استراتژیک به کلیه اقداماتی که به تعریف اهداف و تعیین استراتژی مناسب برای دستیابی به آن هدف منجر می شود برنامه ریزی استراتژیک مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ گفته می شود.
در واقع روش سیستماتیکی است که فرآیند مدیریت استراتژیک را تأیید و پشتیبانی می کند و قابلیت تعیین چگونگی برنامه (Plan) به اقدام (Action) را ندارد و به تنهایی، سبب ایجاد شکاف میان استراتژی تعیین شده و نتایج بدست آمده می شود. لذا سندی است که یک برنامه دوربرد را تعریف می کند.
ویژگی های برنامه ریزی استراتژیک
- به تاثیر عوامل خارجی توجه می کند
- آینده نگر است
- نوعی برنامه بلندمدت است
- مدیریت عالی مسئول آن می باشد
- برای تمامی برنامه های دیگر در سطوح سازمانی زمینه اساسی را ترسیم می کند
- موجب هدایت تمامی سازمان می شود
- به علت تجسم بهتر و دقیق آینده، امکان رسیدن به اهداف مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ بیشتر است
- بدون برنامه ریزی عملیاتی قابل اجرا نمی باشد
فرآیند برنامه ریزی استراتژیک
استفاده از برنامه ریزی استراتژیک در تجارت نتیجه ای از تصمیمات دشوار مدیریتی است که شامل دوره های عملی خوب و کمتر مطلوب است. تدوین و اجرای برنامه های استراتژیک طرحی فکری است که در سه مرحله مهم انجام می شود:
تدوین استراتژی
در تدوین استراتژی ها، تجارت وضعیت فعلی خود را با با انجام حسابرسی داخلی و خارجی ارزیابی می کند. تدوین استراتژی همچنین شامل شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان و همچنین فرصتها و تهدیدها (تجزیه و تحلیل SWOT ) است. بنابراین، مدیران تصمیم می گیرند که کدام بازارهای جدید را می توانند بهبود ببخشند یا اینکه باید آنها را رها کنند، و یا چگونه منابع لازم را به آنها تخصیص دهند و اینکه آیا می توانند عملیات خود را از طریق سرمایه گذاری مشترک گسترش دهند.
اجرای استراتژی
پس از تدوین استراتژی، شرکت باید اهداف کوتاه مدت (معمولاً اهداف یک ساله) را تدوین کند، سیاست هایی را تدوین کند و منابع لازم را برای اجرای آنها اختصاص دهد. از آن به عنوان مرحله اقدام نیز یاد می شود و مهمترین مرحله برنامه ریزی استراتژیک است. اجرای استراتژی مؤثر همچنین شامل توسعه یک ساختار سازمانی کاربردی، استفاده حداکثری از سیستمهای اطلاعاتی و هدایت مجدد تلاشهای بازاریابی است.
ارزیابی استراتژی
هر فرد باهوش می داند که موفقیت امروز تضمین موفقیت فردا نیست. به این ترتیب، ارزیابی عملکرد استراتژیهای مختلف پس از مرحله اجرا بسیار مهم هستند. ارزیابی استراتژی شامل سه فعالیت مهم است: بررسی عوامل داخلی و خارجی مؤثر در اجرای استراتژیها، سنجش عملکرد و انجام اقدامات اصلاحی.
هر سه مرحله در سه سطح سلسله مراتبی اتفاق می افتد: سطح شرکتی، میانی و عملیاتی. بنابراین، ضروری است که ارتباط و تعامل بین کارمندان و مدیران در تمام سطوح تقویت شود تا شرکت بتواند به عنوان یک تیم کارآمد فعالیت کند.
مزایای طرح ریزی استراتژیک
ناپایداری در محیط کسب و کار باعث می شود بیشتر شرکت ها یا سازمان ها استراتژی های واکنشی اتخاذ کنند. با این حال، استراتژی های واکنشی کوتاه مدت است و باعث می شود شرکت ها مقدار قابل توجهی از منابع و زمان خود را خرج کنند. برنامه ریزی استراتژیک به شرکتها کمک می کند تا از قبل آماده شوند. این امر به شرکت اجازه می دهد تا به جای پاسخ دادن به موقعیت ها، نفوذ را آغاز کند.
۱٫ با استفاده از یک رویکرد منطقی و منظم به تدوین استراتژیهای بهتر کمک می کند
این مهمترین مزیت است. برخی از مطالعات نشان می دهد که فرآیند برنامه ریزی استراتژیک بیش از تصمیم خود سهم قابل توجهی دارد.
۲٫ تقویت ارتباط بین کارفرمایان و کارمندان
ارتباطات برای موفقیت در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک بسیار مهم است. این امر از طریق مشارکت و گفتگو بین مدیران و کارمندان آغاز می شود که نشان از تعهد آنها برای دستیابی به اهداف سازمانی دارد. برنامه ریزی استراتژیک به مدیران و کارمندان کمک می کند تا نسبت به اهداف سازمان تعهد داشته باشند. این بدان دلیل است که آنها می دانند شرکت در حال انجام چه کاری است و دلیل این امر چیست.
برنامه ریزی استراتژیک اهداف سازمان را به واقعیت تبدیل می کند، زیرا کارکنان می توانند رابطه بین عملکرد و جبران خسارت خود را درک کنند. در نتیجه، هم کارمندان و هم مدیران، خلاق می شوند و این باعث رشد بیشتر شرکت می شود.
۳٫ توانمندسازی افراد شاغل در سازمان
افزایش گفتگو و ارتباط در تمام مراحل فرآیند، حس اثربخشی، ابتکار عمل و تخیل کارکنان را تقویت می کند. این امر نیاز شرکتها به عدم تمرکز روند برنامه ریزی استراتژیک را با دخالت مدیران سطح پایین تر توضیح می دهد.
نتیجه گیری
امروزه تعداد زیادی از شرکت ها از برنامه ریزی استراتژیک برای تدوین و اجرای تصمیمات مؤثر استفاده می کنند. در حالی که وقت، تلاش و پول کمتری را مصرف می کند، یک برنامه استراتژیک فکر شده رشد و پیشرفت، دستیابی به هدف و رضایت کارمندان را بهتر و سریع تر تقویت می کند.
صفرتا صد استراتژی مدیریت دانش در سازمانها
در مطالعات مدیریت دانش، مفاهیم مربوط به نگرش استراتژیک مدیریت دانش، جز مفاهیم جدید و ابداعی به شمار میرود. افزون بر این در خصوص تعریف دو مفهوم "استراتژی مدیریت دانش" و "استراتژی دانش" میان صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد. برخی از صاحبنظران این دو مفهوم را به یک معنا در نظر گرفتهاند. اما با توجه به تفاوت ماهیت و کارکرد آنها در سازمانها، اغلب صاحبنظران و نویسندگان این حوزه، تعاریف متفاوتی را ارائه کردهاند.
- دانش مشتری؛ مهمترین مزیت رقابتی کسبوکارها
- چارچوب APO در مدیریت دانش؛ از مبانی تا اجرا
- بررسی ارتباط میان فرهنگ کشورها و مدیریت دانش
- صفرتا صد استراتژی مدیریت دانش در سازمانها
- 15 مزیت مدیریت دانش برای سازمانها
به طور کلی میتوان گفت استراتژی مدیریت دانش بر مبنای دستهبندی دانش به انواع دانش آشکار و دانش پنهان تعریف میشود. استراتژی مدیریت دانش بیان میکند که سازمان جهت مدیریت داراییهای دانشی خود و اجرای مراحل فرایندهای مدیریت دانش (شامل کسب، خلق، انتقال و به کارگیری دانش)، چگونه و با چه حجم سرمایهگذاری بایستی بر داراییهای دانشی کنترل داشته و از دانشهای صریح و ضمنی موجود در سازمان بهرهگیری کند. به عبارت دیگر استراتژی مدیریت دانش میزان اهمیت داراییهای دانشی را آشکار میسازد. در حالیکه تدوین استراتژی دانش در انتخاب نوع، عمق و منبع دانش مورد نیاز به سازمان کمک میکند.
استراتژی به معنای علم و هنر تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمهایی است که سازمان را قادر میسازد تا با استفاده از منابع استراتژیک به اهداف استراتژیک دست یابد. دارا بودن یک استراتژی روشن و برنامهریزی شده، یکی از راههای رسیدن به موفقیت در مدیریت دانش به شمار میرود. این استراتژی عامل مهمی برای سازمان است تا بتواند منابع و تواناییهای خود را برای دستیابی به اهداف مدیریت دانش سازماندهی کند. به عبارت دیگر استراتژی باید بتواند به مسائل ضروری کسبوکار کمک کند. در این راستا ایجاد استراتژی برای مدیریت دانش به یکی از دغدغههای محققان این حوزه بدل شده است.
همانطور که بیان شد از استراتژیهای مدیریت دانش در فرآیند شناسایی، کسب، توسعه، تسهیم و به کارگیری دانش استفاده میشود. از جمله رویکردهای شاخص در هر یک از مراحل مدیریت دانش در سازمان، میتوان موارد زیر را برشمرد.
رویکردهای استراتژیک شناسایی دانش:
- شناسایی دانشهایی حیاتی برای سازمان که اکنون در اختیار سازمان نبوده و یا به مقدار کافی در دسترس قرار ندارد.
- دانشی که به صورت گسترده در سازمان وجود دارد اما مدیریت صحیحی جهت تسهیم آن تعریف نشده است.
- دانشهایی که در آستانه از بین رفتن میباشند.
- دانشهایی که توسط پیمانکاران، تامینکنندگان و شرکای تجاری نگهداری میشوند.
رویکردهای استراتژیک کسب دانش:
- استخدام افراد جدید
- استخراج دانش خبرگان
- خرید دانش فنی مورد نیاز
- تعامل با مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی
رویکردهای استراتژیک توسعه دانش:
- تحقیقات کاربردی
- تحقیقات بنیادی
- تحقیقات توسعهای
- تحقیقات بهبودی و مروری
رویکردهای استراتژیک تسهیم دانش:
- استفاده از سامانه جامع تبادل مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ دانش
- توسعه انجمنهای خبرگی
- توسعه فرهنگ کاری مشترک
- انگیزش تسهیم دانش
رویکردهای استراتژیک استفاده از دانش:
- استراتژی انسان محور
- استراتژی منفعل
- استراتژی پویا
- استراتژی سیستم محور
ارتباط میان استراتژی سازمان و مدیریت دانش
استراتژی سازمانها شامل چهار رکن اصلی است: تحلیل، واکنش، حالت تدافعی و آیندهنگری. اما چطور میتوان از این چهار ستون برای پیشبرد اهداف مدیریت دانش استفاده کرد؟
تحلیل: در این گام مشکلات به صورت ریشهای تحلیل شده تا بهترین راهحلها ارائه شود. این اقدام منجر به تخصیص بهینه منابع برای حل مسائل و دستیابی به اهداف سازمانی میشود.
کنشگری: شرکت به طور مستمر به دنبال فرصتهای در حال ظهور در محیط کسبوکار خود است و فعالانه در راستای بهرهبرداری از فرصتها تلاش میکند.
حالت تدافعی: این استراتژی از طریق تجزیه و تحلیل مستمر بودجه و نقاط ضعف منجر به افزایش کارایی و کاهش هزینهها میشود.
آیندهنگری: در این استراتژی فرآیند تصمیمگیری رویکردی دو سویه اتخاذ میکند و همزمان بر کارایی بلند مدت و کوتاه مدت تاکید میکند.
استراتژی تجزیه و تحلیل شامل شناسایی مشکلات و دلایل اصلی وقوع آنها و همچنین خلق راهکارهای جدید به منظور رفع مسائل میباشد. به عنوان مثال استراتژی تجزیه و تحلیل ارتباط زیادی با ظرفیت شرکتها برای تولید ایده و دانش جدید داشته و نقش اساسی در کسب دانش دارد. بنابراین استراتژی تجزیه و تحلیل میتواند روند ایجاد دانش و نوآوری را بهبود بخشد و کیفیت محصولات و خدمات شرکتها را افزایش دهد.
مدیران علاقمند به استراتژی کنشگرا (شناسایی فرصتهای جدید و پاسخ پیشگیرانه به چالشهای فعلی با استفاده از محیط برون سازمانی) به دنبال افزایش محدوده کنترل و نظارت خود میباشند. بنابراین این استراتژی میتواند از طریق توسعه تعاملات با محیط بیرونی، کیفیت دانشهای موجود را افزایش داده و به حجم انبوهی از دانش دست یابد. از آنجا که مدیران به طور موثر از مدیریت دانش برای پروژهها و سرمایهگذاریهای سازمانی استفاده میکنند، به تحقیقات مستمر از محیطهای کسب و کار بیرونی نیاز دارند. استراتژی کنشگرا، شرکتها را قادر میسازد تا تغییرات موجود در محیطهای برون سازمانی را شناسایی کرده و با کمک آن به این تحولات پاسخ دهند.
علیرغم ضروری دانستن استفاده از استراتژی دفاعی توسط برخی مدیران، این رویکرد تاثیری منفی بر حیطه کنترل آنها میگذارد. با این حال رویکرد دفاعی باعث افزایش کارایی از طریق کاهش هزینهها میشود و به نوبه خود روند استفاده مجدد از دانش در شرکتها را افزایش میدهد.
در نهایت نیز استراتژی آیندهنگر میتواند از طریق ارائه دستورالعملهای روشن به منظور بررسی محیط آینده کسب و کار، تجزیه و تحلیل "مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ چه میشود (What-if analysis) " و تخصیص منابع سازمانی مورد نیاز، عملکرد مدیریت دانش را ارتقا دهد. این امر در محدوده اجرایی کنترل مدیران قرار میگیرد و ریسکهای پروژه را محدود میکند. بنابراین استراتژی شرکت ارتباط مثبتی با عملکرد مدیریت دانش دارد.
کاربردیترین استراتژی مدیریت دانش در دوره فراگیری ویروس کووید-19
چرخه دانش شامل فرآیند تجمیع، یکپارچگی و ساختاردهی مجدد دانش میباشد و توجه به این چرخه برای تشخیص چالشهای مرتبط با شیوع ویروس کرونا و واکنش سریع و موثر نسبت به آن، بسیار کاربردی است. گام اول در این مدل، از طریق جمعآوری سرمایههای فکری سازمان و دانش حاصل از محیطهای بیرونی (ذینفعان، مشتریان و غیره) انجام میشود. در گام دوم، دانش سازمانی را باید برای افزایش اثربخشی و کارایی سیستم و فرآیندهای کاری یکپارچه کرد و در گام سوم، دانش موجود در سازمانها برای پاسخگویی به تغییرات محیطی و چالشهای جدید در زمان کووید-19 مجدد ساختاردهی میشود.
عناصر اساسی مدیریت استراتژیک
سوال اساسی که ذهن هر فرد علاقمند به یادگیری مدیریت استراتژیک را معمولاَ مشغول می کند این است که:
عناصر اساسی تشکیل دهنده مدیریت استراتژیک چیست ؟
چه عناصری وجود دارند که برای تحقق مدیریت استراتژیک کارآمد باید آنها را به نحو شایسته مدیریت نمود؟
با نگاهی به مدل های معتبر مدیریت استراتژیک ، عناصر زیر مهمتری عواملی هستند که باید به خوبی مدیریت شوند تا امکان اعمال مدیریت اثربخش استراتژیک وجود داشته باشد.
ضرورت مدیریت تصمیمات استراتژیک
۱- مدیریت فعالیتها و فرآیندهای اصلی ، مدیریت و پشتیبانی
۲- درک و پاسخ مناسب به تاثیرات محیطی مانند : نیازهای مشتریان تغییرات در اقتصاد ، اجتماع ، سیاست ، فرهنگ و …
۳- لزوم توجه به نیاز و انتظارات متعدد طرف های ذینفع سازمان
۴- لزوم دیدگاه برنامه ریزی و آینده نگری در سازمان
۵- انعطاف پذیری به هنگام بروز تغییرات عمده
آرمان Vision (چشم انداز)
- وضعیت آینده ای که سازمان نیل به آن را آرزو دارد .
- تصویری ایده آل از آنچه که ما می خواهیم و می توانیم به آن برسیم .
- تخیل و الهام از اجزای بسیار مهم یک آرمانند .
- یک آرمان را می توان هدف نهایی و غایی یک سازمان دانست .
- هدفی که حدود ۱۰ سال وقت برای تحقق آن مورد نیاز است .
- یک آرمان باید عبارتی کوتاه، مختصر و مفید باشد .
- آرمان سازمان باید به سادگی بیان شده و جذاب، دلچسب و گویا باشد .
چشم انداز عبارتست از دیدگاه ها و نتایجی که مدیران سازمان برای آینده درازمدت سازمان مدنظر دارند و قصد دارند که به آن برسند.
چشم انداز استراتژیک بیانگر آمال و آرزوهای مدیریت سازمان برای آینده است.
چشم انداز یعنی آنچه که می خواهیم باشیم.
هانس هابر و والترپاپ از اساتید دانشکده مدیریت دانشگاه اینسبراک اتریش، چشم انداز را به منزله یک راهنما می شناسند.
آنها معتقدند: ”چشم انداز به مثابه ستاره قطب شمال است. لذا اگر با واقع بینی، فراست و مبتنی بر احساسات، ارزشها و هوشمندی کارکنان یک سازمان تعریف شده باشد، می تواند نقش یک نیروی جهت دهنده و یک عامل یکپارچه را بازی کند. یکی از مشخصه های یک کارآفرین و یک مدیر استراتژیک آن است که بتواند چشم انداز خود و سازمانش را در چند جمله واضح بیان کند.“
چشم انداز شرکت دوپان فرانسه
شركت دوپان با برخورداري از كاركناني قابل و توانا، فن آوري، توان حضور در بازار جهاني، شهرت و اعتبار تجاري و فرآيندهاي بازرگاني، قادر به فعاليتهاي قدرتمند رقابتي و رشدي سودمند خواهد بود. هدفهاي شركت تنها به دست انسانهاي برجسته، معتقد و خلاق دست يافتني است.
وظيفه ما پروراندن محيطي است كه در آن روحيه، توان و تعهد نسبت به پيروزي جان بگيرد، محيطي كه در آن نيروي كار توانا و متنوع اين شركت، شاهد رشد و موفقيت افراد شركت باشد، موفقيتي كه رابطه مستقيم با موفقيت شركت دارد.
نمونه چشم انداز سه سازمان ایرانی
یکی از صنایع دفاعی ایران :
مطرح در جهان ، رقیب در آسیا ، پیشتاز در منطقه در افق ۱۴۰۴
گروه خودرو سازی سایپا :
خودروساز جهانی ، همکار برگزیده خودروسازان جهانی ، انتخاب اول مشتری ایرانی
ماموریت /فلسفه وجودی
- فلسفه وجودی:بیانگر چرائی بوجود آمدن شرکت و اهداف آن است ماموریت شامل عناصر زیر است
- -محصولات و خدمات شرکت
- -مشتریان شرکت
-روش وچگونگی انجام کسب و کار شرکت(مدل کسب و کار)
-ماموریت را می توان کلی یا محدود تعریف کرد
-ماموریت بیانگر چشم انداز استراتژیک شرکت برای آینده است
-ماموریت الهام بخش برنامه ها و اقدامات شرکت است
مأموریت Mission
بیانیه مأموریت سندی است که یک سازمان را از سایر سازمانهای مشابه متمایز می نماید.
مأموریت نشان دهنده طیف فعالیت سازمان از نظر محصول و بازار است.
در بیانیه مأموریت پرسشی پیش روی همه استراتژیست ها مطرح می شود، یعنی: ”ما به چه کاری مشغول هستیم؟“
تدوین بیانیه مأموریت
سبک های تدوین مأموریت:
ما تولیدکننده مبلمان هستیم
ما یک شرکت تولیدکننده فراورده های لبنی هستیم
- برحسب نیازهای بازار
حرفه ما ارتباطات است – ما انرژِی را مهار می کنیم
مثال: رسالت ما افزایش بهره وری کشاورزی است به جای اینکه بگوئیم ما تولیدکننده کود شیمیایی هستیم.
بیانیه ماموریت آدیداس
- ما در تلاش هستیم تا رهبر جهانی در صنعت کالاهای ورزشیباشیم.این امر بواسطه برند ورزشی مبتنی بر شور و شوق برای ورزش و سبک زندگی ورزشی است.
- ما مشتری گرا هستیم.این بدان معنی است که ما دائما کیفیت،ظاهر،احساس ودرک محصولات و ساختار شرکتمان را بهبود می بخشیم تا با انتظارات مشریان منطبق و حتی از آن فراتر رویم و بیشترین ارزش را برای آنها بیافرینیم.
- ما رهبر خلاقیت و طراحی هستیم.که درصددیم به ورزشکاران در تمام سطوح مهارتی کمک کنیم تا به حداکثر توانایی خود دست یابند که بوسیله هریک از محصولاتی که به بازار می آوریم صورت میگیرد.
- ما سازمانی جهانی هستیم که مسئول اجتماعی و محیطی است.پاداشهای خلاقانه و مالی به کارکنان و ذینفعان می دهیم.
- ما متعهدیم که پیوسته برندها و محصولاتمان را قوت بخشیم تا موقعیت رقابتیمان را بهبود بخشیم
بیانیه ماموریت بعضی شرکتهای معتبر
- DISNEY Mission Statement
- We create happiness by providing the finest in entertainment for people of all ages, everywhere
- GOOGLE Mission Statement
- To make the world’s information universally accessible and useful
- Amazon Mission Statement
- To build a place where people can come to find and discover anything they might owant to buy online
- dell Mission Statement
- To be the most successful computer company in the world at delivering the best customer experience in markets we serve
- TOYOTA Mission Statement
- To sustain profitable growth by providing the best customer experience and dealer support
- SONY Mission Statement
- To experience the joy of advancing and applying technology for the benefit of the public
چشم انداز و مأموریت بنیاد مدیریت کیفیت اروپا
”نیروی محرک بودن برای حفظ تعالی در اروپا“
”درخشش سازمانهای اروپایی در جهان“
چشم انداز و مأموریت شرکت اینتل
چشم انداز ما، حضور در یک میلیارد کامپیوتری که در سراسر جهان به هم متصلند، میلیون ها سرور و تریلیون دلار تجارت الکترونیک است.
مأموریت محوری اینتل عبارت است از تأمین سنگ بنای اقتصادی اینترنتی و انجام تلاش های برانگیزنده برای سودمند ساختن اینترنت. در حال حاضر آنچه که در مرکز توجه کاربران قرار دارد، متصل بودن است. ما به بسط توانایی های پلت فرم PC و اینترنت یاری می دهیم.
چشم انداز و مأموریت مایکروسافت
توانمند سازی انسانها از طریق نرم افزارهای شگفت انگیز هر زمان، هر مکان و بر روی هر ماشین
ارزشهای سازمانی Values
ارزشهای سازمانی، اصول اعتقادی پویا و اساسی یک سازمان می باشد که موجب نمود افراد در قالب گروه ها می شوند. ارزشهای سازمانی به عنوان اصول راهنمای جاویدان، به توجیه نیاز ندارند و برای افراد درون سازمان اهمیت ذاتی دارند.
یک سازمان به عنوان واکنش در برابر تغییرات محیطی، ارزشهای خود را تغییر نمی دهد، بلکه در صورت لزوم محیط خود را تغییر می دهد تا بتواند آنها را حفظ کند.
ارزش ها Values
- آنچه که سازمان از آن دفاع می کند و به آن اعتقاد دارد .
- ارزشها باید با اعمال و کردار سازمان نشان داده شوند .
- ارزشها نباید باعث ایجاد جو بدبینی در سازمان گردد .
- سیاستهای سازمان باید در جهت حمایت از ارزشهای آن باشد .
- ارزشها باید به کلیه کارکنان سازمان انتقال و آموزش داده شوند .
فلسفه سازمان منعكس كننده باورها ، اولويتها و ارزشهاي اساسي سازمان است. اين ارزشها راهنماي تصميم گيري مديريت و همچنين هدايت گر رفتار افراد در سازمان مي باشند.
شركت OTIS در آفريقاي جنوبي :
ما بدنبال بالا ترين مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ استاندارد كيفيت، اخلاق، ايمني و حفظ محيط زيست مي باشيم. ما خود را متعهد به فرهنگ مشاركت، اقدام مثبت و ارتقاء و توسعه جامعه محلي مان ميدانيم .
اهداف بلندمدت (کلان) Objectives
اهداف بلندمدت را می توان به صورت نتایج خاصی که سازمان می کوشد در تأمین مأموریت خود بدست آورد، تعریف کرد. مقصود از دوره بلندمدت دوره ای است که بیش از یک سال باشد.
هدفهای بلندمدت باید چالشگر، قابل سنجش، معقول و روشن باشند.
حوزه های تعیین اهداف کلان
- سودآوری
- رشد سازمانی
- سهم بازار
- بهره وری
- حجم فروش
- نوآوری
- صادرات
- ……….
اهداف کوتاه مدت Short-term Objectives
اهداف کوتاه مدت اهدافی هستند که سازمان برای رسیدن به اهداف بلندمدت خود باید به آنها دست یابد.
این اهداف که به آن اهداف سالیانه (Annual Objective) نیز می گویند، مانند اهداف بلندمدت باید قابل سنجش، به صورت کمی، چالشگر، واقعی و سازگار با سایر اهداف و اولویت های سازمان باشد.
مانند: افزایش ۵ درصدی حجم فروش طی یک سال آینده.
تعيين اهداف کمی به شيوه SMART TEST
تعريف استراتژي
طرح عمومي و گسترده در راستاي رسيدن به اهداف سازمان .
تعريف مديريت استراتژيك
هنر و علم تدوين ، اجرا و ارزيابي وظایف چندگانه كه سازمان را قادر مي سازد به هدفهاي بلند مدت، میان مدت و كوتاه مدت خود دست يابد .
مفهوم استراتژی
استراتژی Strategy
استراتژی ها شکل دهنده طرح جامعی می باشند که بیانگر نحوه رسیدن سازمان به چشم انداز و اهداف می باشد. معمولاً استراتژی ها به دنبال حداکثر نمودن مزایای رقابتی و حداقل نمودن معایب رقابتی می باشند.
عموماً سازمانها سه نوع استراتژی دارند:
- استراتژی های شرکتی
- استراتژی های کسب و کار
- استراتژی های وظیفه ای
خط مشی Policy
سیاست یا خط مشی ابزاری است که بدان وسیله می توان به هدفهای سالانه دست یافت. مقصود از سیاست، رهنمودها، مقررات و رویه هایی است که شرکت برای دستیابی به هدف های اعلان شده رعایت می کند. هنگام تصمیم گیری از سیاست ها به عنوان راهنما استفاده می شود و همچنین سیاست ها تعیین کننده شرایط و رفتار روزمره و تکراری شرکت می باشند.
خط مشی ها برای تصمیم گیرندگان، نقش خطوط راهنما جهت بیان ارتباط بین تدوین استراتژی و اجرای استراتژی را دارند. سازمانها، سیاست ها و خط مشی ها را بکار می گیرند تا از همسویی تصمیمات کارکنان با چشم انداز، اهداف و استراتژی ها مطمئن شوند.
مفهوم و مزایای برنامه ریزی استراتژیک
تقریبا تمامی شرکت ها اهداف کوتاه و بلند مدتی را برای پیشرفت در حوزه کاری خود در نظر می گیرند. با این وجود لزوما همه آن ها در مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ دستیابی به اهداف خود موفق نمی شوند. با کمی جستجو در خصوص دلایل شکست شرکت و سازمان های مختلف به این موضوع پی می برید که بسیاری از آن ها یا اهداف مشخص و واقع بینانه ای نداشتند و یا در اجرایی کردن آن ها کوتاهی کرده اند. اما چاره کار چیست؟ چه اقداماتی را باید انجام دهیم تا احتمال موفقیت خود را افزایش داده و به سرنوشت سازمان های شکست خورده دچار نشویم. راهکاری که برای تسریع روند پیشرفت توسط بسیاری از مدیران مورد استقبال قرار گرفته است، برنامه ریزی استراتژیک است.
پیش از پرداختن به پاسخ سوال برنامه ریزی استراتژیک چیست به این نکته توجه کنید که روش برنامه ریزی مذکور از شرکت های کوچک تا سازمان های بزرگ را در بر گرفته و می تواند در مدت زمانی مشخص منجر به پیشرفت شرکت شود. با این وجود توجه داشته باشید که تسلط به مباحث برنامه ریزی استراتژیک، آشنایی با روش های برنامه ریزی استراتژیک و مراحل تدوین برنامه ریزی استراتژیک نیازمند گذراندن دوره هایی چند ماهه با اساتیدی مجرب است.
برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
تعاریف گوناگونی برای برنامه ریزی استراتژیک در کتاب ها و منابع مختلف وجود دارد. با این وجود مفهوم همگی آن ها یکسان است. به زبان ساده هنر طراحی استراتژی برای کسب و کارهای خاص، اجرای طرح و ارزیابی نتایج متناسب با اهداف کلی شرکت را برنامه ریزی استراتژیک می گویند. این مفهوم جهت یکپارچه سازی بخش های مختلف ( مانند حسابداری، بازاریابی و منابع انسانی ) در یک شرکت برای افزایش بهره وری و دستیابی به اهداف کوتاه و بلند مدت سازمان مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین توجه داشته باشید که اصطلاح برنامهریزی استراتژیک مترادف با مدیریت استراتژیک است.
تاریخچه برنامه ریزی استراتژیک
مفهوم برنامه ریزی استراتژیک در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ محبوب شد و تا دهه ۱۹۸۰ مورد استقبال شرکت های زیادی قرار گرفت. با این وجود اوج محبوبیت این روش مربوط به دهه ۱۹۹۰ بود که از آن زمان تا کنون در روش های تجارتی مدرن، مدیریت استراتژیک از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
فرآیند برنامه ریزی استراتژیک
این فرآیند نیازمند تفکر و برنامه ریزی توسط مدیران و مقامات بالای شرکت است. پیش از انتخاب استراتژی اولیه و اجرایی کردن آن لازم است تا نظرات مدیران اجرایی شرکت را به طور کامل بررسی نمایید؛ چراکه نظرات این افراد تاثیر مثبتی در ارائه طرح نهایی خواهند داشت.
در مرحله بعد نظرات و طرح های پیشنهادی مدیران بررسی شده و مناسب ترین طرح ها انتخاب می شوند. سپس طرح های منتخب را مجددا و به طور دقیق ارزیابی نموده و دستاوردهایی که برای شرکت به ارمغان می آورند، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. (هنگام بررسی طرح، مواردی از جمله زمان مورد نیاز برای اجرای طرح، مقرون به صرفه بودن و از همه مهم تر قابل اجرا بودن آن مورد بررسی قرار می گیرند)
در نهایت طرح منتخب وارد فاز اجرایی شده و تمامی طرح های مرحله قبل در موعد مقرر خود اجرا می شوند. لازم به ذکر است که مراحل مذکور می توانند به صورت سری( پشت سرهم) و یا موازی( همزمان) انجام پذیرند. از طرفی دیگر در مرحله نهایی تا حد امکان از ریسک های مالی غیرضروری پیشگیری می شود. با توجه به اطلاعاتی که اکنون در اختیار دارید در زیر به معرفی مراحل توسعه و اجرای برنامه ریزی استراتژیک می پردازیم.
توسعه و اجرای برنامه ریزی استراتژیک ( برنامه ریزی راهبردی )
به طور کلی توسعه و مراحل تدوین برنامه ریزی استراتژیک شامل سه بخش می شوند:
۱- فرمول بندی استراتژی
در فرآیند فرموله کردن یک استراتژی، یک شرکت ابتدا موقعیت فعلی خود را با انجام یک حسابرسی داخلی و خارجی مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ ارزیابی میکند. هدف از این کار کمک به شناسایی نقاط قوت و ضعف سازمان و همچنین فرصتها و تهدیدها ( تحلیل SWOT ) است . پس از اینکه تجزیه و تحلیل انجام شد مدیران تصمیم میگیرند که باید بر روی کدام طرح و یا بازار تمرکز کنند، چطور بهترین منابع شرکت را به امور مختلف تخصیص داده و بررسی کنند که سرمایه گذاری روی چه نوع طرحی آینده بهتری خواهد داشت.
همچنین از آن جایی که استراتژی های کسب و کار اثرات بلند مدتی روی موفقیت سازمانی دارند، پیشنهاد می شود طرح های پیشنهادی حتما به تایید مدیران اجرایی سازمان برسد.
۲- اجرای استراتژی
بعد از فرموله کردن یک استراتژی، شرکت باید هدف یا اهداف مربوط به عملی سازی استراتژی را مورد بررسی قرار دهد. از طرفی دیگر تخصیص منابع برای اجرای استراتژی نیز در این مرحله مشخص می شود. اجرای استراتژی موثر شامل توسعه یک ساختار یا چارچوب جامع برای اجرای استراتژی و به حداکثر رساندن بهره برداری از منابع مرتبط است.
۳-ارزیابی استراتژی
هر مدیر با تجربه ای در کسب و کار میداند که موفقیت امروز، موفقیت فردا را تضمین نمیکند. به همین دلیل مدیران همواره باید استراتژی تدوین شده خود را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند. ارزیابی مذکور نیز شامل سه مرحله است؛ بررسی عوامل داخلی و خارجی موثر بر اجرای استراتژی، اندازه گیری عملکرد و انجام تغییرات لازم برای موثرتر کردن استراتژی.
اجازه دهید این موضوع را با ذکر مثالی برایتان توضیح دهیم. فرض مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ کنید یک شرکت پس از اجرای برنامه ریزی استراتژیک به این نتیجه می رسد که باید ارتباط خود با مشتری را بهبود ببخشد. در این صورت با ارزیابی طرح خود و ایجاد تغییرات به این نتیجه می رسد که بودجه ای را به یک سیستم ارتباط با مشتری تخصیص دهد. در این صورت نه تنها طرح قبلی از بین نرفته بلکه با تغییرات اعمال شده، بازدهی آن نیز افزایش یافته است.
هر سه مرحله در برنامهریزی استراتژیک در سه سطح به صورت سلسله مراتبی انجام میشوند: مدیر ارشد، مدیر میانی و سطوح عملیاتی. بنابراین، تقویت ارتباطات و تعامل بین کارمندان و مدیران در تمام سطوح ضروری است.
مزایا و مراحل برنامه ریزی استراتژیک
بیثباتی محیط کسب و کار باعث می شود که بسیاری از شرکت ها به جای اقدامات پیشگیرانه، استراتژی های واکنشی را اتخاذ کنند. این استراتژی شاید برای مدتی کوتاه جوابگو نیازهای شرکت باشد اما در طولانی مدت منجر به خسارات جبران ناپذیری می شود. درست در اینجاست که مزایای برنامه ریزی استراتژیک مشخص می شود.
این برنامه ریزی سرعت پیشرفت شرکت را افزایش داده و به شرکت جهت برقراری نظم و برنامه ای منسجم کمک می کند. لازم به ذکر است مزایا و مراحل برنامه ریزی استراتژیک تنها به این مورد محدود نشده و موارد دیگری را نیز در بر می گیرد.
بهبود عملکرد کلی
این روش به تدوین استراتژی های بهتر با استفاده از رویکردی منطقی و سیستماتیک کمک میکند. برخی مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی چیست؟ مطالعات نشان می دهند که فرآیند برنامه ریزی استراتژیک سهم قابل توجهی در بهبود عملکرد کلی شرکت دارد .
بهبود برقراری ارتباطات بین کارکنان
برقراری ارتباط منسجم بین کارفرمایان و کارکنان برای موفقیت فرآیند برنامه ریزی استراتژیک حیاتی است. این امر از طریق مشارکت و گفتگو میان مدیران و کارکنان آغاز شده و در نهایت با همفکری آن ها تغییرات مثبتی در طرح اعمال می شود. بنابراین برنامه ریزی استراتژیک برقراری ارتباط بین کارکنان یک شرکت را نیز بهبود می بخشد.
مشخص کردن اهداف و در نتیجه افزایش خلاقیت کارکنان
برنامهریزی استراتژیک نیز به مدیران و کارکنان کمک میکند تا تعهد خود را به اهداف سازمان نشان دهند. این موضوع به این دلیل است که آنها میدانند شرکت چه کار میکند و دلایل آن کار چیست. در نتیجه با مشخص شدن اهداف و دلایل آن ها خلاقیت کارکنان و مدیران افزایش یافته و اهداف شرکت با سرعت بیشتری محقق خواهند شد.
جمع بندی مزایای برنامهریزی راهبردی
توانمندسازی افراد فعال در سازمان، افزایش تعامل و ارتباط در تمام مراحل فرآیند، احساس اثربخشی کارکنان در موفقیت کلی شرکت را تقویت کرده و جزو مهم ترین مزایای برنامهریزی راهبردی محسوب می شوند. به همین دلیل برای شرکتها بسیار مهم است که فرآیند برنامهریزی استراتژیک را به کمک مدیران و کارکنان سطح پایین سازمان انجام دهند.
با انواع برنامه ریزی استراتژیک آشنا شوید
به طور کلی سه نوع برنامه ریزی استراتژیک وجود دارد که آشنایی با آن برای هر مدیر سازمانی ضروری است. انواع برنامه ریزی استراتژیک شامل برنامه ریزی شرکتی، بیزینسی و تحلیلی است.
استراتژی شرکتی
استراتژی شرکتی شامل تصمیماتی است که تمامی شرکت را تحت شعاع خود قرار می دهد. این تصمیمات استراتژیک را نمیتوان در سطح پایین تر بدون به خطر انداختن زیرمجموعه ها انجام داد.( به زبان ساده استراتژی مذکور در بالاترین سطح سازمان انجام شده و سود و ضرر آن تمامی سطوح سازمان را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد) مرحله اول در این استراتژی انجام بررسی محیطی است؛ عموما این کار به شناسایی نقاط قوت و ضعف منجر خواهد شد. مرحله بعد شامل بررسی ماموریت ها و وظایف است؛ همچنین پاسخ به برخی سوالات مهم در این نوع استراتژی انجام می پذیرد.
سوالاتی مانند اهداف شرکت کدامند؟ نحوه تخصیص منابع به چه صورت است؟ آیا طراحی زیرساخت مدیریتی، ارتقا و میزان پاداش به پرسنل نیازمند تغییر هستند؟ برای آشنایی با استراتژی های مختلف و همچنین افزایش اطلاعات در رابطه با انواع مدل های برنامه ریزی استراتژیک پیشنهاد می شود در دوره مدیریت MBA و یا دوره مدیریت کسب و کار DBA موسسه آرمان شرکت کنید.
استراتژی بیزینسی
استراتژی بیزینسی بیشتر بر موقعیت رقابتی شرکت تمرکز دارد. این استراتژی به منظور ایجاد برتری نسبت به رقبا برنامه ریزی و تدوین می شود. مدیران شرکت ها باید کسب و کار را به شکلی اداره کنند که با استراتژی کلی شرکت هماهنگ بوده و در عین حال برتری آن ها نسبت به سایر رقبا را افزایش دهد. مشخص کردن بودجه مورد نیاز برای طرح ها، بررسی رقبا و برنامه ریزی یک طرح قابل اجرا و مفید در این بخش قرار می گیرند.
استراتژی تحلیلی
در استراتژی تحلیلی، استراتژیهای مرتبط به امور مالی، منابع انسانی، IT و مسائل مربوط به بازاریابی مورد بررسی قرار می گیرند. هدف اصلی از به کارگیری استراتژی مذکور ایجاد طرح های عملی سودآور و تنظیم بودجه است.
در نهایت، در رابطه با فرآیند برنامه ریزی استراتژیک باید اظهار کرد که این طرح یک استراتژی مبتنی بر آزمون و خطا نیست؛ بلکه طرح مذکور، مبتنی بر برنامه ریزی دقیق، تعیین اهداف با استفاده از نظر مدیران، تخصیص بودجه و بررسی رقبا است. بنابراین در صورتی که از یک متخصص در این زمینه کمک بگیرید، پس از مدتی پیشرفت محسوسی را در شرکت خود مشاهده خواهید کرد. همچنین در صورت تمایل می توانید در دوره های مدیریتی موسسه آرمان شرکت کرده و خودتان تبدیل به یک مدیر حرفه ای شوید.
مدل های برنامه ریزی استراتژیک
مدلهای فرآیند برنامهریزی استراتژیک مدلهایی هستند که می توانید هنگام استفاده از این نوع برنامه ریزی برای شرکت خود انتخاب نمایید. توجه داشته باشید با وجود اینکه تمامی مدل ها کارآمد می باشند اما بهتر است تمرکز خود را تنها روی چند مدل بگذارید؛ در این صورت بهبود عملکرد کلی سازمان سریع تر می شود. اگر در رابطه با انتخاب مدل های مختلف و یا انجام امور مدیریتی با مشکل رو به رو هستید می توانید در دوره مدیریت MBA و یا دوره مدیریت کسب و کار DBA موسسه آرمان نیز شرکت کرده و با مزایای دوره DBA بیشتر آشنا شوید .
جمع بندی
با مطالعه توضیحات بالا اکنون به خوبی می دانید که پاسخ به پرسش برنامه استراتژیک چیست تنها به چند کلمه محدود نمی شود. این مفهوم شامل اقداماتی گوناگون است که در نهایت منجر به افزایش سوددهی شرکت و استفاده از بالاترین توان آن خواهد شد. همچنین لازم به ذکر است سناریوهای مختلفی که در روش های برنامه ریزی استراتژیک مختلف میتوانند رخ دهند، شامل سه حالت هستند: بدترین حالت، بهترین حالت و منطقی ترین حالت.
به دلیل گستردگی موضوع مذکور در مورد چگونگی واکنش سازمان به هر یک از حالات توضیحی نمی دهیم؛ با این وجود اگر قصد افزایش اطلاعات خود در این زمینه را دارید دوره های مدیریتی موسسه آرمان انتخابی مناسب برای دستیابی به این هدف می باشند.
در رابطه با جامع بودن دوره های آرمان ذکر همین نکته کافی است که آموزش برنامه ریزی استراتژیک تنها یکی از بخش های دوره مدیریت MBA موسسه آموزش عالی آرمان است. برای آشنایی بیشتر با اهمیت دوره MBA و همچنین اهمیت دوره DBA می توانید به سایت موسسه آرمان مراجعه کنید. امیدواریم تمامی ابهاماتتان در رابطه با سوالاتی مانند تعریف برنامه ریزی استراتژیک و همچنین سند استراتژی چگونه تدوین میشود رفع شده باشد. ممنون از اینکه تا پایان این بخش همراه ما بودید.