آشنایی با منطق بازارهای مالی

افشاگری ماجدی از عملکرد هیات رئیسه و انتقاد از اسکوچیچ و فغانپور/برای خودم متاسفم!
سرپرست فدراسیون فوتبال در گفت و گویی به افشاگری علیه هیات رئیسه فدراسیون و انتقاد از سرمربی تیم ملی و مسئول حقوقی فدراسیون پرداخت.
به گزارش خبرگزاری فارس، میرشاد ماجدی درباره لغو دیدار دوستانه مقابل کانادا و آشنایی با منطق بازارهای مالی اینکه بازی های دوستانه از 2 دیدار به صفر رسید، اظهار داشت: همین طور که می دانید، خیلی از دوستان خود را به خواب زده اند، ما با کشور کانادا به توافق رسیدیم و توافق خود را مکتوب کردیم، قرار شد ما دو بازی دوستانه در کانادا داشته باشیم و پس از اینکه قرارداد را امضا کردیم. اتفاقاتی علیه ما رخ داد.
وی افزود: مشکلات ما پس از آن شروع شد، مشکلات ما ورزشی نیست و به هر حال از توئیت های شخصی افرادی که در کشورهای کانادا بود شروع شد و با موضع گیری های سیاسی مسئولین این کشور همراه شد. به هر حال پس از این حواشی ما به کانادا نامه زدیم و گفتیم اگر مشکلی هست به ما اطلاع دهید و آن ها گفتند مشکلی نیست و تمهیدات لازم را در نظر گرفته ایم. ما نگران بحث روحی و روانی کادر فنی بودیم که در این باره به ما گفتند مشکلی نیست و تمهیدات لازم در این باره انجام شده است. دیدار با کانادا یکی از بهترین بازی ها بود برای مشابه سازی با تیم ملی آمریکا و این تیم در رنکینگ فیفا در رده 38 قرار داشت.
میرشاد ماجدی درباره اینکه بحث غرامت تیم ملی فوتبال از کانادا گفت: بحث اصلا، غرامت نیست و در این باره عدد نوشته نشده است و در متن آمده نمی شود، قرارداد را فسخ کرد و دو طرف باید رعایت کنند، مگر آن چیزی که اتفاق نیفتاده باشد. قرارداد ما در این باره شامل چند بند است و آن را در اختیار وکیل قانونی گذاشتیم و در این باره با فیفا هم مکاتبه خواهیم کرد.
سرپرست فدراسیون فوتبال درباره صحبت های فغانپور مسئول حقوقی فدراسیون فوتبال گفت: بنده بسیار بسیار ناراحت هستم از آقای فغانپور، ایشان باید کمک حال ما باشد اما حرف های غیر واقع زده است. ما تمام مدارک لازم مربوط به دیدار با کانادا را برای ایشان فرستادیم و به ما گفتند آن را ترجمه کنید و در اختیار ما قرار دهید. کاملا موارد و مستندات به صورت اتوماسیون در فدراسیون موجود است و تعجب می کنم ایشان که عضو فدراسیون است، علیه ما صحبت می کند. یکی از مشکلات ما این است که فوتبال به حالی افتاده که باید مسائل در فضای رسانه ای مطرح کند و همه دنبال سهم خواهی هستند.
وی افزود: من به عنوان سرپرست فدراسیون فوتبال نمی توانم دروغ بگویم، برگه برای ایشان فرستاده شده و گفته است کلیات قرارداد خوب است و حتی درباره مبلغ هم اظهار نظر کرده است و راجع به موارد دیگر هم به صورت مکتوب صحبت کرده است. من متاسف هستم برای ایشان و افرادی که این راهکارها را به ایشان می دهند. برای خودم هم متاسف هستم که ایشان به جای کمک به فدراسیون، راه دیگری را می رود.
ماجدی درباره آشنایی با منطق بازارهای مالی چند دستگی در فدراسیون فوتبال و هیات رئیسه عنوان کرد: یکسری از دوستان هستند که سهم خواهی می کنند.
وی درباره اینکه چرا اسامی این افراد را نمی گویید، گفت: وقتی یکسری از افراد به عنوان هیات رئیسه جمع می شوند و برای آرمان های آن تلاش می کنند، باید کنار هم باشند، به غیر از یکی دو نفر از اعضای هیات رئیسه، افراد دیگر به ما کمک نمی کنند، برخی افراد هم در بیرون گود هستند، دارند بیشترین هجمه را به فدراسیون و تیم ملی می آورند.
ماجدی افزود: پیش از این من گفتم که خواهش می کنم دولت و مسئولین به تیم ملی کمک کنند و از آن روز تا الان هیچ کمکی نشده است. وزیر محترم ورزش در این باره واقعا سعی کردند مشکلات و مباحث مالی حل شود اما یک ریال به فدراسیون کمک نشده است و همه چوب را برداشتند بر سر میرشاد مجیدی و فدراسیون فوتبال می زنند که راه را اشتباه می روید. بنده از 6 و 7 صبح در فدراسیون تا نیمه شب هستم. تیم امید به عراق رفته، تیم جوانان موفق شده است و لیگ ما در جریان است. همه دنبال این هستند که وضعیت تیم ملی چه می شود؟ همه می دانستند که نخست وزیر و پارلمان کانادا همه علیه ما موضع می گیرند و یک سری افراد هم در کانادا علیه ما موضع می گرفتند، اما برخی رسانه های به جای حمایت از میرشاد ماجدی و فدراسیون فوتبال، کاسه و کوزه را بر سر ما می شکنند، ما چه افراد ایرانی هستیم. آن چیزی که در اختیار و توان ما بوده در طبق اخلاص گذاشتیم و کار را جلو می بریم. اگر دوستانی که این کارها را انجام می دهند، قسم می خورم اگر دست از این کارها برندارند، یک یک این افراد را نام خواهم برد.
ماجدی درباره مجمع فدراسیون فوتبال گفت: ما باید سه شنبه مجمع را برگزار کنیم.
سرپرست فدراسیون فوتبال درباره انتقاد اسکوچیچ هم که گفته بود، تمرکز فدراسیون به جای تیم ملی، مجمع است، عنوان کرد: اسکوچیچ در این باره کم لطفی می کند، خودش می داند که ما چقدر حمایت کردیم از اسکوچیچ و همکارانش، خارجی ها پولشان و درصد قراردادشان را گرفته اند. وقتی کانادا این دیدار را کنسل کرده است و ورزشی نبوده است، دیگر در اختیار ما نیست. شما می دانید که این اتفاقات فوتبالی نیست.
فوق لیسانسه های غسال!
سوژه انتخابی ما برای روز دختر و تولد حضرت معصومه(س)، هم نشینی با دختری است که میتواند یک جا همه تصوراتی که از شغل غسالی در ذهنمان ساختهایم برهم بزند؛ دختری که روانشناس است و مدرک کارشناسی ارشد دارد اما با پای خودش، به گروه بدرقه کنندگان اموات در ایستگاه آخر دنیا پیوسته است و روایت های کمتر شنیده شده ای از این شغل دارد.
به گزارش فارس، سوژه انتخابی ما برای روز دختر و تولد حضرت معصومه، هم نشینی با دختری است که میتواند یک جا همه تصوراتی که از شغل غسالی یا تطهیرکنندگی در ذهنمان ساختهایم و پرداختهایم را برهم بزند؛ دختری که روانشناس است و مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی دارد اما با پای خودش، به انتخاب خودش و نه سر از اجبار به گروه بدرقه کنندگان اموات در ایستگاه آخر دنیا پیوسته است و هر روز صبح عاشقانه وارد سالن تطهیر بهشت زهرا میشود.
اینکه می گوییم عاشقانه، دلیل دارد، شاید بگویید روز میلاد و روز شادی اهل بیت را چه به گفت و گو با غسال اموات اما باید شنونده حرفهایش باشی که بفهمی تصویری که ما از این شغل داریم با آنچه در دقیقه به دقیقه حضور تطهیرکنندگان در بهشت زهرا میگذرد حکایت همان شعر معروف است؛ میان ماه من تا ماه گردون. تفاوت از زمین تا آسمان است.
*فوق لیسانسهها
انتخاب شغل غسالی برای دختری که ۲۶ ساله است، پر از امید و آرزو است و از همه مهمتر کارشناسی ارشد روانشناسی دارد یک دودوتایی دارد که با عقل و منطق چهارتا نمیشود. اصلاً چرا غسالی؟ شاید تا الان تصور عموم مردم این بوده که افراد تطهیرکننده از سر بیکاری و ناچاری تن به این شغل دادهاند و نه تحصیلات عالیه دارند و نه سواد درست و حسابی که بتوانند شغل دیگری برای خودشان دست و پا کننده اما تطهیرکننده جوان گزارش ما آب پاکی را میریزد روی دستمان وقتی میگوید: «بسیاری از بر و بچههای سالن تطهیر تحصیلات دانشگاهی دارند.»
*عضویت درگروه تطهیرکنندگان داوطلب
میگوید اسمم را بنویسید اما فامیلیام را نه. نامش زهرا است. وقتی وارد سالن تطهیر بهشت زهرا شد ۲۶ ساله بود و حالا ۲۹ ساله. بعد از چند دقیقهای که یخ گفت و گویمان آب شد بی تعارف از او میپرسم: «چرا غسال شدید؟» و ماجرای ورودش به سالن تطهیر را روایت میکند؛ «من در نوجوانی و اوایل جوانی اگر کسی از اقوام فوت میکرد اصلاً به بهشت زهرا نمیرفتم یا اگر هم مجبور به آمدن میشدم دور و بر سالن تطهیر آفتابی نمیشدم. سر قبر هم دورادور میایستادم و از نگاه کردن به صورت اموات ترس عجیبی داشتم. بزرگتر شدم. دانشگاه رشته روانشناسی قبول شدم. درسم را خواندم و ادامه تحصیل دادم. آموختههای من در این رشته تحصیلی باعث شد که من یاد ترس هایم بیفتم و بخواهم با آنها مقابله کنم. یکی از جدیترین ترس های من ترس از اموات و نگاه کردن به آنها بود. خانه ما در باقرشهر نزدیک بهشت زهرا است. یک روز به سالن تطهیر رفتم و متوجه شدم در بهشت زهرا گروه تطهیرکنندگان داوطلب وجود دارد. تصمیم گرفتم تطهیرکننده داوطلب شوم. فرمها را پر کردم و منتظر ماندم. بعد از گذراندن دوره آموزشی نوبت حضور در سالن تطهیر شد.»
*متفاوتترین لحظه غسالخانه برای تطهیرکننده جوان
حرفهای زهرا؛ دختر جوان غسال به دل مینشیند. اجازه حضور در سالن تطهیر بهشت زهرا برای گفت و گو با او را به ما نمیدهند و سهم ما میشود تصویر سازی از سالن تطهیر با روایت زهرای روانشناس وقتی از اولین روز ورود به غسال خانه میگوید؛ «وارد سالن شدم. دستهایم از شدت ترس یخ کرده بود. اما قرار بود به ترس هایم غلبه کنم. اصلاً چرا رنگم میپرد؟ ۶ سال در دانشگاه درس روانشناسی خوانده بودم. شروع شد. سختترین و شاید هیجانیترین لحظه در سالن تطهیر آن زمانی است که برانکارد جلوی پای تو میایستد و باید زیپ کاور را باز کنی. سه سالی است که من تطهیرکننده شدم و هنوز هم وقتی قرار است زیب یک کاور را باز کنم قلبم تندتر می زند. نمیدانی در زیر این کاور سیاه رنگ چه کسی به خواب ابدی فرو رفته. جوان است، کودک است، پیر است. سالم است یا تصادف کرده یا شاید هم. هر که باشد حالا این تویی که باید با سلام و آشنایی با منطق بازارهای مالی صلوات غسلش دهی و لباس آخرت بر تنش بپوشانی و بدرقهاش کنی به عالم باقی.»
*درد دل با مادر شهید
«اولین متوفی که من با کمک تطهیرکنندگان دیگر او را غسل دادیم یک مادر شهید بود. پیرزنی با چهرهای نورانی که آرامش را میتوانستم در پس چشمان بستهاش ببینم و آرامشش مرا آرام کرد. انگار که سالها منتظر این روز بود که به آن دنیا برود و آغوش باز کند برای دیدن پسرش. شروع کردم با پیرزن حرف زدن. گفتم مادر به من کمک کن. آب ریز که آب را به پای متوفی ریخت، زمزمهها شروع شد. اولین نفر شروع کرد.. الله لا اله الا هوالحی القیوم. همه صداها یکی شد و یک آن به خودم آمدم و دیدم دارم بلند بلند با گریه آیه الکرسی میخوانم. آن روز سبک شدم از همه ترس ها و دلهرهها. انگار روحم داشت پرواز میکرد. در خودم نبودم.» از همان روز بود که زهرا، پاگیر این شغل و سالن تطهیر شد و همه تلاشش را کرد تا جزو تطهیرکنندگان دائمی سازمان بهشت زهرا باشد.
*روز دختر و میهمانی در حرم حضرت معصومه (س)
روزدختر، حال و هوای دختران تطهیرکننده خریدنی است. زهرا میگوید: «همه ما امروز میهمان لطف حضرت معصومهایم. شک نکنید. من امروز در سالن تطهیر بارها خودم را رو به روی حرم حضرت معصومه تصور کردم.» وقتی میپرسیم چرا؟ در پاسخ روایتهای شنیدنی از فضای معنوی حاکم بر لحظه لحظه سالن تطهیر میگوید؛ «این رسم سالن تطهیر است. ما برای میهمانان در آخرین ایستگاه دنیا میهمانی میگیریم و آنها را بدرقه میکنیم. بدرقه ما با آیه آیه قرآن است، با سلام بر محمد و آل محمد (ص)، بعضی وقتها خبردار میشویم که متوفی کس و کاری ندارد و غریب است. ما برایش بیشتر سنگ تمام میگذاریم. آن وقتها است که متوفی را با صلوات خاصه امام رضا (ع) بدرقه میکنیم. گاهی اگر تعداد متوفیان کم باشد، زیارت عاشورای کامل میخوانیم. ما ایمان داریم به اینکه به تعداد زنان و مردان مؤمنی که وارد سالن تطهیر میشوند، وقت شستوشو ملائک در غسالخانه حضور دارند، اطمینان داریم وقتی ذاکر اهلبیت و بنده خوب خدا روی سنگ غسالخانه است، اهلبیت هم حضور دارند. امروز با سلام بر حضرت معصومه (س) اموات را راهی آن دنیا کردیم.»
*دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
هرروز از صبح تا ظهر، آخر دنیا جلوی چشمانشان مجسم میشود. فقیر یا غنی، فرقی نمیکند، اموات با دستخالی از مال دنیا روی یک سنگ میخوابند و آماده سفر آخرت میشوند. زهرا از عوض شدن رنگ و بوی زندگی اش میگوید: «از وقتی اینجا آمدم زندگی برایم رنگ و شکل دیگری دارد. کمتر به دل میگیرم. مراقب کلامم هستم مبادا دلی از کسی بشکنم. از دیگران میگذرم و بدیها را میبخشم. چون هر روز آخرش را میبینم. خانواده ام متوجه رفتار من شدند. اما دلیلش را نمیدانند. چون خانواده ام نمیدانند شغل من چیست؟ مال دنیا پیش چشم بچههای سالن تطهیر بی ارزش است. بیشتر غسالهای بهشت زهرا دست به خیرند. خیلی هاشان یکی دو یتیم و نیازمند را تحت تکفل دارند حتی اگردر زندگی خودشان مشکل مالی داشته باشند. هر چه در چنته دارند برای حل مشکل دیگران رو میکنند. دنیا برای ما بی اعتبار است. دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ»
*شایعه حقوقهای نجومی و بازنشستگی بعد از ۶ سال
می گویند تطهیرکننئدگان حقوقهای آنچنانی دارند و یا اینکه بعد از شش هفت سال بازنشسته میشوند. این حرفها صحت دارد؟ صحبتهای زهرا پاسخی است به همه این ابهامات؛ «آشنایی با منطق بازارهای مالی شایعهها در مورد شغل ما زیاد است، برای همین تصورات غلط است که بعضیها فکر میکنند ما همه همه تلخی و سختی این شغل را به جان میخریم به امید بازنشستگی بعد از چند سال. اما نه از حقوقهای نجومی خبری است و نه بازنشستگی بعد از ۶ سال کار، غسالی جزو مشاغل سخت است و طبق قانون مشاغل سخت، ما بعد از ۲۰ سال بازنشسته میشویم. آنچه ما را سرپا نگه میدارد عشق و احساس ومعنویتی است که در این شغل وجود دارد. باور میکنید اگر همین حالا به من بگویند از حقوق خبری نیست. اصلاً بگویند به حضور شما نیازی نداریم یا مثلاً بخواهند تعدیل نیرو کنند. من باز هم میآیم. با پای جان و دل میآیم.»
*گلایه های یک تطهیرکننده
در لابه لای حرف هایش می گفت کمتر به دل می گیرد و راحت تر میبخشد از بی اطلاعی خانواده از شغلش گفت. همین موضوع بهانه ای می شود برای ورق خوردن گفت و گوی ما و گلایه های او. زهرا از تصویر جامعه از شغلش دلگیر است و می گوید:« هیچ یک از اعضای خانواده من حتی مادرم نمیدانند شغل من غسالی است. برادر و خواهرهایم هم همه بی اطلاع هستند و تصور میکنند من کارمند یک اداره هستم. پدرم فوت شده و مادرم بیماری قلبی دارد. به دلیل تصویری که از این شغل در جامعه وجود دارد می ترسم اگر به او بگویم هر روز غصه من را بخورد. می ترسم اگر همسایه و دوست و آشنا بدانند ارتباط شان را با خانواده ما قطع کنند. این تجربه را بسیاری از همکاران تطهیرکننده ما دارند. آنقدر که اگر نذری درست کنند و به همسایه بدهند، همسایه آن را پس می زند و قبول نمیکند. این برخورد غیرمنصفانه است. من گلایه های بچه ها را شنیدم. خیلی ها فکر میکنند غسال ها آدم های سنگ دلی هستند که مثل یک ربات هر روز وارد سالن تطهیر می شوند و اموات را غسل می دهند. نه ناراحت میشوند نه غصه دارند. اینطور نیست. من با همه حال خوب معنوی که از حضور در این شغل تجربه کردم روزی نیست که برای متوفی اشک نریزم. این شغل در کنار همه شیرینی ها سختی کم ندارد. دل آدم هزار تکه میشود وقتی کودکی را غسل میدهی و صدای گریه های مادرش را می شنوی.کامتان را تلخ نمیکنم. همین قدر بگویم که وصف شغل ما کار سختی است. تا وقتی تجربه اش نکنی نمی توانی بفهمی در آن چه میگذرد. راستش کلام هم کم می آورد. همین حس و حال معنوی است که من را پا گیر سالن تطهیر کرد. میدانید همین حالا چند نفر در صف پیوستن به جمع تطهیرکنندگان داوطلب هستند که هفته ای یک بار دوهفته یک بار به سالن تطهیر بیایند؟»
تعدادی از تطهیرکنندگان سازمان بهشت زهرا (س)
*از آرایشگر و خواننده تا مربی بدنسازی که غسال شد
اما واکنش خانواده ها به شغل غسالی یک روی دیگر سکه هم دارد. همیشه اینطور نیست که اطرافیان از شغل غسال ها بی خبر باشد. این را زهرا میگوید و در ادامه از اتفاقات جالبی که برای همکارانش افتاده است می گوید؛«یکی از همکاران ما که همه خانواده اش آرایشگر بودند، علاقه زیادی به غسالی داشته و وقتی خانواده فهمیدند که به سالن تطهیر آمده ارتباطشان را با او قطع کردند اما جالب این است که در طی گذشت زمان و وقتی دوستم از اتفاقات و حال و هوای معنوی سالن تطهیر برایشان گفته مادر و دو خواهرش که آرایشگر هستند عضو گروه تطهیرکنندگان داوطلب شده اند و نوبت را از همدیگر می قاپند تا به سالن بیایند. یکی دیگر از همکاران آقای ما که غسال است، مربی بدنسازی است و دو لیسانس دارد. همه اهل محل هم میدانند که شغل او چیست و روی سرش قسم می خورند. یکی دیگر از همکاران آقای ما خواننده است، ساز هم می زند و یک جورایی جزو شاخ های اینستاگرام است و کلی فالوئر دارد اما همه دنبال کنندگان صفحه او می دانند که غسال است و با افتخار اعلام کرده است. خلاصه که به شرط پذیرش افراد دایره تاثیرگزاری غسال ها به جامعه اطرافشان گسترده است.»
زمان و تعداد سوالات آزمون سراسری ۱۴۰۱ اعلام شد
بنا بر اعلام روابط عمومی و امور بین الملل سازمان سنجش آموزش کشور، آزمون عمومی تمام گروه های آزمایشی سال ۱۴۰۱ در تاریخ ۸ لغایت ۱۱ تیر با یک دفترچه در تمام رشته ها همراه با پاسخنامه مجزا شامل زبان و ادبیات فارسی، زبان عربی، فرهنگ و معارف اسلامی و زبان انگلیسی با ۷۵ دقیقه زمان و ۱۰۰ سوال همراه خواهد بود.
گروه آزمایشی علوم تجربی
تاریخ برگزاری آزمون علوم تجربی صبح جمعه ۱۰ تیر است که ۲ فترچه اختصاصی همراه با ۲ پاسخنامه مجزا شامل ریاضیات، زیست شناسی، فیزیک، شیمی و زمینشناسی با ۱۶۵ سوال و ۱۸۰ دقیقه زمان خواهند داشت؛ گفتنی است داوطلبان سهمیه بهیاری یک دفترچه اضافه با یک پاسخنامه اضافی خواهند داشت که ۳۵ سوال با ۲۰ دقت وقت دارند.
گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی
تاریخ برگزاری آزمون ریاضی صبح پنجشنبه ۹ تیر ۱۴۰۱ است که ۲ دفترچه آزمون اختصاصی همراه با ۲ پاسخ نامه مجزا شامل ریاضیات، فیزیک و شیمی دارند و ۱۲۰ سوال همراه ۱۶۰ دقیقه زمان پاسخگویی است.
گروه آزمایشی زبان های خارجی
تاریخ برگزاری آزمون زبان سال ۱۴۰۱ صبح شنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۱ است که یک دفترچه آزمون اختصاصی همراه با یک پاسخ نامه مجزا شامل زبان انگلیسی، آلمانی و فرانسوی است و تعداد سوالات ۷۰ و زمان پاسخگویی ۱۰۵ دقیقه خواهد بود.
گروه آزمایشی هنر
تاریخ برگزاری کنکور هنر صبح چهارشنبه ۸ تیر است که یک دفترچه اختصاصی همراه با یک پاسخ نامه مجزا شامل درک عمومی هنر، درک عمومی ریاضی فیزیک، ترسیم فنی، خلاقیت تصویری و تجسمی، خلاقیت نمایشی، خلاقیت موسیقی و خواص مواد است که ۱۶۰ سوال همراه ۱۶۵ دقیقه زمان خواهد بود.
گروه آزمایشی علوم انسانی
تاریخ برگزاری کنکور انسانی صبح پنجشنبه ۹ تیر است که ۲ دفترچه اختصاصی با ۲ پاسخنامه مجزا شامل ریاضی، اقتصاد، زبان و ادبیات فارسی، علوم اجتماعی، زبان عربی، تاریخ، جغرافیا، فلسفه و منطق و روانشناسی است و ۱۷۵ سوال همراه ۱۶۰ دقیقه زمان خواهد بود.
وقتی وزیر ارتباطات دولت روحانی هم درباره اقتصاد اظهارنظر میکند!
آذری جهرمی و برخی همقطاران سیاسی وی، فراموش کردهاند، جوسازی علیه اصلاح ارزی دولت، تحویل بانک مرکزی با شاهکار ۲ نرخ ۴۲۰۰ و ۲۵۰۰۰ تومانی برای دلار را از یادها نخواهد برد.
وزیر سابق ارتباطات در صفحه مجازی خود بحث حذف ارز نیمایی را مطرح کرده است. براساس ادعای این مسئول اسبق، با همان منطق اقتصادی که دلار 4200 مورد نقد بوده، اختصاص دلار 25 هزار تومانی نیز به واردکنندگان با وجود 31 هزار تومانی شدن دلار مردود است.
ورود آذرجهرمی «وزیر سابق ارتباطات» و «فعال شبکههای اجتماعی» به تحولات حوزه ارزی کشور، حاوی نکاتی بوده که پرداخت به آن یک ضرورت محسوب میشود.
نکته اول این که، در نظریههای اقتصادی به پیشنیازها و اقتضائات تک نرخی کردن ارز اشاره شده و بسیاری از کشورهای جهان از نظام تک نرخی ارز بهره میبرند. با این وجود برای رسیدن به نظام تک نرخی ارز، پیش شرطهایی نیاز است که در حال حاضر آن شروط در اقتصاد کشور برقرار نیست.
از سوی دیگر بررسی مقالات تخصصی مرتبط با نظام تک نرخی ارز حاکی است، ابتدا باید اقتصاد کشور آزاد، پیشنیازهای کارکرد سازوکار بازار محقق و از دولتی بودن خارج شود و سپس نظام ارز تک نرخی اجرایی شود. علاوه بر این در کشور، سیاستهای پولی ابلاغی از سوی بانک مرکزی، توسط بانکها اجرایی نمیشود.
در همین راستا، برخی کارشناسان ارزی، یکی از عوامل موفقیت نظام تک نرخی ارز را استقلال بانک مرکزی عنوان کردهاند و با شرایط کنونی، نظام تک نرخی ارز، در ایران قابلیت اجرایی نداشته و با شکست روبرو خواهد آشنایی با منطق بازارهای مالی شد.
مسئله دیگری که باید به آن توجه کرد، تفاوت فاحش قیمت ارز در سامانه نیما با ارز بازار آزاد است و نرخ ارز حوالهای، همواره با نرخ اسکناس اختلاف دارد. بر همین اساس، بروز اختلاف میان نرخهای مورد اشاره وزیر سابق ارتباطات تا حدودی اجتنابناپذیر است. اختلافی که گاه به واسطه دسترسی تجار و صادرکنندگان به منابع ارزی و گاه به واسطه رغبت حداقلی واردکنندگان به تأمین ارز، تشدید یا تقلیل پیدا میکند.
از طرف دیگر ارز تامین شده در بازار آزاد، در چرخه اقتصاد مولد کشور نقشآفرین نبوده و بخشی از آن به عنوان کالای سرمایهای نگهداری میشود و بخش دیگری جهت تأمین مالی کالاهای قاچاق و دلالی توزیع و مبادله میشود که لازم است براساس قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، هر گونه خرید و فروش ارز در رویههای غیر از صرافیهای بانکی و رسمی قاچاق بوده و باید به این مورد رسیدگی شود. با این وجود در اکثر نقاط کشور شاهد خرید و فروش ارز در خیابانها و به صورت غیررسمی هستیم.
از سوی دیگر افرادی در پشت پرده بازار آزاد حضور دارند که صرفا به دنبال تامین منافع خود بوده و به دنبال حداکثر کردن سود ریالی خود و افزایش حداکثری قیمت ارز هستند. افرادی که در دولت سابق با رانت ارز ترجیحی را دریافت و ارز یا کالای معادل آن را در بازار آزاد با چندین برابر نرخ دولتی، توزیع میکردند و نمونه آن دستگیری و محکومیت اقوام دولتمردان سابق است.
قیاس مع الفارق ارز ترجیحی و ارز نیمایی
علاوه بر موارد مذکور، تقاوت نرخ ارز نیمایی و نرخ ارز بازار آزاد با تفاوت نرخ ارز 4200 تومانی و بازار آزاد یکسان و همجنس نیست.
فارغ از اینکه،بخش قابل توجهی از شکاف میان نرخ ارز ترجیحی و بازار آزاد محصول عملکرد همقطاران وزیر سابق ارتباطات بوده، ارز نیمایی در حال حاضر با نرخ 24 هزار و 350 تومان در سازوکار عرضه و تقاضای بازار فراگیر نیمایی مورد معامله قرار میگیرد و تفاوت آن با نرخ دلار بازار آزاد (آن هم در مقطع هیجانی اخیر بازار آزاد) حدود 25 درصد است. این درحالی است که تفاوت ارز ترجیحی با نرخ بازار آزاد 638 درصد بوده است!
مسئله بعدی به تفاوت ارز ترجیحی و ارز نیمایی به عنوان یک سیاست حمایتی دولت برمیگردد. گفتنی است، دولت سابق با هدف کنترل نرخ کالاهای اساسی، سیاست تأمین دلار 4200 تومانی را در پیش گرفت. با این وجود در خصوص کالاهای اساسی از سال 1397 و با معرفی ارز ترجیحی، شاهد سود کلان واردکنندگان، ترافیک پروندههای فساد ارزی در قوه قضائیه و افزایش مستمر قیمتها بودیم.
نمونه این ماجرا و اتلاف ماده اولیه یا محصول وارداتی با دلار 4200 تومانی، واحدهای تولید ماکارونی بوده که در سایه دریافت آرد با نرخ ارز ترجیحی، سودهای کلانی کسب کردهاند. همچنین افزایش قیمت مرغ و فرآوردههای آشنایی با منطق بازارهای مالی متعدد تولید شده با روغن یارانهای، با وجود تأمین دلار 4200 تومانی، حکایت از عدم کارایی ارز ترجیحی داشته است.
از طرف دیگر برای کالاهایی که با نرخ ارز نیمایی به کشور وارد میشوند، احتکار و صفوف عجیب تقاضا رخ نداده و تأمین مکرر ارز در این بازار، ثبات نسبی قیمتهای این محصولات را در بازار در پی داشته است.
علاوه بر این، آذریجهرمی به عنوان فردی که با سادهترین الفبای اقتصاد آشنایی ندارد، هر روزه شبهاتی را مطرح میکند و در ادامه بدون داشتن تخصص، موجی علیه امنیت روانی مردم ایجاد میسازد. رفتاری که برخی دولتمردان سابق به جای پاسخگویی بابت عملکرد 8 ساله ضعیفشان در پیش گرفتهاند.
شاید وزیر سابق ارتباطات نمیداند، مقایسه ارز نیمایی با دلار 4200 تومانی که رئیس وقت بانک مرکزی یارای معرفیاش را هم نداشت، برای مردم ایجاد نگرانی و برای بازارها تشویش و اضطراب از فردا و فرداها به دنبال دارد. وزیر جوانی که شیوه دیده شدن در فضای مجازی را به خوبی آموخته و مشخص نیست با کدام اعتبار اقتصادی از دولت متبوعش، پدیده نامبارک دلار 4200 تومانی را در اذهان تداعی میکند!
آنچه مشخص است، آذری جهرمی و برخی از دوستان و همقطاران سیاسی وی، روی خوشی به حذف ارز ترجیحی و بر سر سفره مردم نشاندن این سیاست حمایتی نشان ندادند. گویا فراموش کردهاند، جوسازی علیه اصلاح ارزی دولت، تحویل بانک مرکزی با شاهکار 2 نرخ 4200 و 25000 تومانی برای دلار را از یادها نخواهد برد. اصلاحی که همچون بسیاری از یادگارهای نامبارک اقتصادی برای دولت سیزدهم، نشان از اصرار بر تصمیمات غلط اقتصادی و بیتدبیری دولت قبل برای رفع و رجوع این آوارها است./تسنیم
پاد کنکور 3 – پشت کنکور ماندن برای 98 یا رفتن؟! مسئله این است …
پشت کنکور ماندن مسئله ای است که خیلی از داوطلبان به آن فکر می کنند. می گویند: آیا پشت کنکور بمونم؟ آیا ارزش این را دارد که برای رسیدن به رشته پزشکی دندان پزشکی یا رشته مورد علاقه ام یا دانشگاه مورد علاقه ام یک سال دیگه وقتم رو پای کنکور بزارم؟
احتمالا سر این دوراهی یا چند راهی گیر کرده اید که یک طرف آن می گوید همین رشته ای را که قبول شدی برو. یک راه دیگر آن می گوید بگذار برای سال بعد. راه دیگر هم می گوید جذب بازار کار شو. یا اصلا برو سربازی! یا ازدواج کن.
تمام این راه ها احتمالا در ذهن تان مرور می شود. در این قمست از پاد کنکور قصد داریم به شما کمک کنیم که بهترین تصمیم ممکن را در این زمینه بگیرید. البته قصد نداریم اصرار کنیم پشت کنکور بمانید یا نمانید. بلکه تصمیم گیرنده نهایی شما هستید و فقط مزایا و معایب این کار رابررسی می کنیم تا کمک کنیم یک انتخاب و تصمیم آگاهانه بگیرید. تا پنج سال دیگر که با خودتان فکر می کنید آیا تصمیم درستی گرفتید یا نه، از خودتان راضی باشید!
دو پارامتر مهم
برای این تصمیم باید دو پارامتر را مد نظر بگیرید. اول اینکه آیا پشت کنکور ماندن تان تصمیمی احساسی است یا منطقی؟ آیا از روی هیجان است یا از روی عقل و منطق؟ دومین پارامتر این است که آیا این تصمیم واقعی خودتان است یا تصمیمی است که دیگران برایتان می گیرند؟ آیا این تصمیمی است که قلبا آن را دوست دارید یا تصمیمی است که محیط برایتان اجبار می کند؟
بگذارید با یک مثال موضوع را مشخص کنیم. دلیل تان از پشت کنکور ماندن برای 98 باید کاملا واضح و مشخص باشد. یکی می گوید شهری که در آن قبول شدم مورد علاقه ام نبود. شخص دیگری می گوید به رشته ام هم علاقه ندارم. یکی دیگر می گوید دوره ای که قبول شدم را دوست ندارم. این سه با هم فرق می کنند. هر سه آنها از چیزی که در حال حاضر دارند راضی نیستند. اما مدلشان با هم فرق می کند. مثلا کسی که می گوید من رشته پزشکی قبول شده ام. هدفم این بوده است که در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول بشوم. اما الان دانشگاه تبریز قبول شده ام و زیاد راضی نیستم. می خواهم بمانم برای سال بعد.
باید ببینید دلیل پشت کنکور ماندن تان چیست. اولا احساسی است یا منطقی، دوما تصمیم تان درونی است یا بیرونی. ببینید احساس و منطق هر کدام چه می گوید. تا بتوانید میان این دو توازنی برقرار کنید. نکته مهمی که در تصمیم گیری باید رعایت شود این است که باید مشخص کنید چرا می خواهید پشت کنکور بمانید؟ دلیل و هدفتان چیست؟ آیا این تنها راه است یا راه های جایگزین دیگری هم هست؟ بهتر است در این زمینه با یک مشاور با تجربه مشورت کنید. زیرا مشاوران تحصیلی راهکار ها و پیشنهادات بیشتری برایتان دارند. راهکارهایی که شاید تا کنکون خودتان به آن ها فکر نکرده باشید.
پشت کنکور ماندن برای 98
مزایا و معایب پشت کنکور ماندن
بعد از اینکه تصمیم به پشت کنکور ماندن گرفتید، باید با چالش ها و فرصت هایی که پیش رویتان است آشنا شوید. یعنی باید بدانید این یکسالی که قرار است پشت کنکور بمانید، به چه شکل است. خیلی ها ممکن است فکر کنند که این یکسال زمان زیادی دارند و چه چیزی بهتر از این! اما واقعیت این است که ممکن است یکسری چالش های مهم و اساسی بوجود بیاید که اگر آمادگی آن را نداشته باشید، و ندانید این چالش ها چیست و چه مهارتی برای حل آنها باید بلد باشید، ممکن است رتبه ای که می آورید حتی بدتر از رتبه سال قبل باشد. پس بیایید بررسی کنیم اشتباهات متداول پشت کنکور ماندن چیست. تا وقتی با آنها روبه رو شدید بتوانید آنها را حل کنید.
یکی از مزایا و نکات مثبت پشت کنکور ماندن، در اختیار داشتن زمان بیشتر برای درس خواندن است. در این صورت 7 روز هفته وقتتان آزاد می شود. چون دیگر به مدرسه نمی روید و امتحانی ندارید و می توانید روزی تقریبا 10 ساعت مطالعه مفید داشته باشید. همچنین، یکبار با دروس آشنا شده اید و آنها را در دبیرستان خوانده اید و امتحان تشریحی آنها را داده اید. در کل می دانید در چه درس هایی قوی تر هستید و در چه درس هایی ضعیف تر. چه فصل هایی را بهتر خوانده اید و چه فصل هایی را کمتر. در واقع دید کلی نسبت به دروس دارید و این نکته مثبتی محسوب می شود. از طرفی استرس کمتری در روز کنکور نسبت به سال قبل خواهید داشت و یکبار در این موقعیت قرار گرفته اید و همین کمک می کند تا در کنکور بعدی عملکرد بالاتری داشته باشید.
در نظر گرفتن خطاها و اشتباهات
نکته مثبت بعدی این است که دیگر به اشتباهات و خطاهای خود در سال گذشته پی برده اید. دیگر متوجه شده اید که سال قبل چه لغزش هایی داشته اید و کجاها وقتت تان را تلف می کردید. می دانید اگر چه کارهایی را انجام نمی دادید، نتیجه بهتری می گرفتید. و اگر چه کارهای خوبی را بیشتر انجام دهید، امسال نتیجه متفاوت تری را خواهید گرفت. پس احتمالا اشتباهات تان را تکرار نخواهید کرد.
چالش های پیش رو
اولین چالشی که در سال آینده با آن مواجه خواهید شد، یکنواخت شدن شرایط از یک زمانی به بعد است. ممکن است ابتدای سال آینده را با انرژی زیادی شروع کنید و با انگیزه بالایی درس بخوانید. اما بعد از دو یا سه ماه، خستگی و یکنواختی سراغتان بیاید. ممکن است به این خاطر باشد که هر روز در خانه یا کتاب خانه مشغول درس می شوید. همین باعث دلزدگی تان از درس خواندن می شود که باید برای آن راهکارهایی پیش بینی کنید.
افت انرژی
از طرف دیگر انرژی و هیجان تان بعد از مدتی پائین می آید. تابحال دقت کرده اید بعد از ظهر روزهای جمعه معمولا احساس غمگینی دارید؟! این موضوع فقط مختص ایرانی ها نیست. حتی در بعضی از کشورهای خارجی هم روزهای یکشنبه این غمگینی حس می شود. چون وقتی تعطیلات از یک بازه زمانی بیشتر می شود و در آن زمان آدم های کمتری را می بینیم، هیجان و انگیزه کمی افت می کند. حتما شنیده اید که می گویند انسان موجودی اجتماعی است! و همین ندیدن آدم ها باعث کاهش هیجان و انگیزه می شود. چون شما هم امسال به مدرسه و آموزشگاه نمی روید، دوستانتان را هم نخواهید دید، مزید بر علت می شود که امسال از انرژی کمتر و هیجانات کمتری برخوردار باشید. پس حواستان باشد که این را هم مدیریت کنید.
من پشت کنکوری هستم
تکرار اشتباهات
لطفا امسال باز هم اشتباهات سال قبل را تکرار نکنید. یعنی همان الگوهای سال قبل را امسال تکرار نکنید. مثلا اگر پارسال وقت زیادی را در شبکه های اجتماعی می گذراندید. اگر با دوستانتان زیاد بیرون می رفتید. اگر پارسال DVD درسی خریده بودید و اصلا نگاه نکردید. اگر مشاوره تحصیلی داشتید اما برنامه درسی تان را اجرا نمی کردید. اگر آزمون آزمایشی ثبت نام کرده بودید اما یکی در میان به آزمون می رفتید و تقلب می کردید. امسال هم همان کارها را تکرار نکنید. این ها ترس های یک مشاور تحصیلی از داوطلبان پشت کنکوری است. باید مراقب باشید که اشتباهات سال گذشته را تکرار نکنید.
یک بار برای خودتان مشخص کنید و بنویسید که اشتباهات سال قبل تان چه چیزهایی بوده است. آیا این بوده است که در درس های اختصاصی ضعف داشته اید یا اینکه زیاد بیرون می رفتید؟ یا شاید به خاطر نداشتن برنامه درسی یا روش مطالعه غلط بوده و.. هر چیزی که بوده را لیست کنید و بنویسید تا ذهن تان حساس شود و امسال احتمال تکرار آن اشتباهات کاهش پیدا کند.
احساس عقب ماندگی
ممکن است احساس کنید از دوستانتان عقب افتاده اید و حس رقابت در شما از بین رفته است. شاید بگویید پارسال به امید اینکه رتبه بهتری نسبت به دوستانم بیاورم درس می خواندم. اما امسال دیگر رقیبی ندارم! یا احساس کنید آنها به دانشگاه رفته اند و خیلی بد است که شما مانده اید.
هیچ کدام از این معایب و چالش ها نمی تواند جلوی موفقیت تان را بگیرد. به شرطی که آنها را مدیریت کنید. شکی نیست که این ها مسیر موفقیت را سخت تر می کنند. اما یادتان باشد که اگر آسان بود همه آن را انجام می دادند. هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد! می خواهید به موفقیت بزرگی برسید پس باید سود و زیان کنید. با خود بگویید: می خواهم یک سال پشت کنکور بمانم و موفق شوم. می خواهم اشتباهات سال گذشته را تکرار نکنم. سختی های سال پیش رو را تحمل می کنم که به نتیجه دلخواهم برسم.
این باعث می شود یک عمر با حس خوب زندگی کنید. این انتخاب شما است. چه بخواهید پشت کنکور ماندن را انتخاب کنید چه نکنید، هر کدام پیامدهایی دارد. این شما هستید که انتخاب می کنید کدام پیامدها را می خواهید. امیدواریم با نکاتی که شرح داده شد، بتوانید تصمیم درستی بگیرید.
جمع بندی
سه سال پشت کنکور ماندن
اگر امسال به دنبال نتیجه بهتر و متفاوتی هستید باید به شکل موثرتر، بهتر و با انگیزه تر درس بخوانید. هر زمان که نیاز به کمک را احساس کردید، می توانید با مرکز مشاوره تماس حاصل کنید. تا با کمک یک مشاور، بهتر و اصولی تر سال های مهم پشت کنکور ماندن را، طی کنید. بهترین ها را برایتان آرزومندیم.